امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !

۹۰ مطلب با موضوع «شهدای دفاع مقدس» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۳۲ ب.ظ

شهید محمد مهدی دباغی

حرف دل :

یک چیزی گفته‌اند و یک چیزی شنیده‌ایم...
 
سخت مانده‌ام! چگونه می‌شود به راحتی از عزیز دلت بگذری و راهی میدان نبردش کنی؟!
آنهم تنها پسرت را که قرار است چشم و چراغ دلت باشد و ...
دوست داری شاهد طی کردن مدارج عالیه‌اش باشی. در لباس دامادی‌اش ببینی‌ و نوه‌های نازنینت را در آغوش بگیری...
 
اما وقتی عاشق باشی با همه وجود، تنها دارائیت را تقدیم حضرت دوست خواهی کرد. عشقی که میراث خانوادگی است. عشقی که تنها پسر خانواده را تا ابد نامدار نگاه خواهد داشت.
 
می‌خواهیم در آستانه‌ی سی‌امین سالگرد عروج طائری آسمانی، به همراه پدر و مادر و خواهرانش زائر کوی حسین علیه‌السلام شویم.
همراه با روح ملکوتی شهیدی که عاشق راه و منش مولاست.
سن زیادی نداشت اما روحش بلند بود و سبکبال. شهید ۱۶ ساله‌ای که با دست بردن در شناسنامه‌اش، خود را به قافله‌ی کربلائیان رساند و چون عاشورائیان در محاصره افتاد. سه روز بی آب، بی جیره غذایی... با بمب شیمیایی آل یزید و آل‌عمرسعد، در کنار دیگر همرزمانش مظلومانه و تشنه لب به شهادت رسید و چون سالار شهیدان، پیکرش سه روز زیر آفتاب سوزان ماند و نتوانست به عقب بازگردد.
 
صلّی الله علیک یا اباعبدالله
 
خدا کند که در سی‌امین سالروز شهادتش، ما جامانده‌ها را هم دعا کند و تذکره شهادتمان را از مولایش بخواهد.
 
و مفتخریم که سرکار خانم‌ها انصاریان و دباغی، مادر بزرگوار و خواهر محترم این شهید والامقام، همراهان امروز از میهمانی آسمانی ما خواهند بود. ناگفته نماند که خواهر ایشان و راوی امروز ما، خود یکی از همسران جانباز غیور میهن عزیز اسلامی‌مان هستند.

نام و نام خانوادگی: محمد مهدی دباغی
تولد: ۱۳۵۱/۲/۱۱، تهران.
شهادت: ۱۳۶۷/۳/۲۳، عملیات بیت‌المقدس۷، شلمچه.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه ۲۹، ردیف۱۴۳، شماره ۱.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۳۲
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۱۹ ب.ظ

شهید مهدی مهری

حرف دل :

مردان خدا پرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
و بیست و پنجمین روز میهمانی الهی‌مان را به نور مردی از تبار خورشید روشن می‌کنیم.
همو که امروز سالروز میلادش است. دستان تمنای ما را به خدا خواهد رساند و به پاس این همراهی، پیمانه‌های خالیمان را از مهر به حضرت حق پر خواهد کرد.
از زبان خواهر زاده عزیزش سرکار خانم "فاطمه رفیعی" بیشتر پی به وجود نورانیش خواهیم برد.

نام و نام خانوادگی: مهدی مهری
تولد: ۱۳۲۹/۳/۲۰، روستای بزج، شهرستان طالقان.
شهادت: ۱۳۶۱/۷/۱۵، سومار، عملیات مسلم‌ بن‌عقیل.
گلزار شهید: گلزار شهدای روستای بزج.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۱۹
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۳۰ ب.ظ

شهید سید قاسم ذبیحی فر

حرف دل :

یتیم شدیم. پدر، بار سفر بست و رفت و تا دنیا دنیاست، گرد یتیمی را بر چهره‌هامان نشاند. درد بی‌پدری را هیچ مرهمی تسکین نمی‌بخشد مگر فرج فرزندش.
 
و امروز، در ضیافت شهدائیمان، دست به دامان شهیدی از سلاله‌ی حضرت پدر می‌شویم. شهیدی بی‌سر، که عاشقانه‌هایی دارد با حضرت دلدار.
شاید، به بهانه‌ی این همراهی، دستان خالی ما را، در ید الهی جان جانانمان بگذارد.
 
سید قاسم ذبیحی‌فر عزیز!
در این فقر معنوی، و در این غرق شدن در روزمرگی‌، دستانمان را بگیر. شفیع‌مان باش.
سلام ما را به ارباب بی‌سرت برسان و از او بخواه فرج مولا و مقتدا و صاحبمان را.
 
به او بگو ما گم شده‌ایم. ما، در فتنه‌ها و شدائد آخرالزمان گم شده‌ایم.
چراغ راهمان شو. برسانمان به مصباح هدایت. به کشتی نجات. تنهایمان مگذار. دست‌هایمان آلوده است و قلب‌هایمان خراب. روی سر بالا آوردن و دست بلند کردن به سوی درگاه خدا را هم نداریم.
تو را قسم می‌دهیم به حق این روز، روزی که به لقاءیارت شتافتی.
در سی و یکمین سالگرد شکوهمند عروجت، برایمان میزبان خوبی باش. ثواب همه اعمال مستحبی‌ امروزمان را پیشکش پیکر بی‌سرت می‌کنیم و به امید شفاعتت هستیم.
التماس دعا
یا علی
💠
با تشکر از همدلی‌ و همراهی خواهر بزرگوار شهید سید قاسم ذبیحی‌فر💐

نام و نام خانوادگی: سیدقاسم ذبیحی‌فر
تولد: ۱۳۴۷/۸/۲۶، تهران، شهرستان ری.
شهادت:۱۳۶۶/۳/۱۷، کوخ نم‌نم کردستان عراق بر اثر انفجار مین در حین پاکسازی.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا‌ سلام‌الله علیها، قطعه ۲۹، ردیف ۱۷۱، شماره ۱۹.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۳۰
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۲۷ ب.ظ

شهید علی رضا قشنی

حرف دل :

همنام مولایش علی علیه‌السلام و با اقتدا به او سیر ایام می‌کرد تا روزی از روزها در کربلای ۶، به ایشان بپیوندد.
سالها مفقودالاثر بود و خانواده در پی خبری از او چشم به در دوخته بودند...
آنچه می‌خوانیم داستان زندگی شیرمردی از شیعیان علی‌ست از زبان برادرزاده ایشان سرکار خانم "سمانه قشنی".

نام و نام خانوادگی: علی‌رضا قشنی
تولد: ۱۳۴۵ در شهرستان ملاثانی از توابع اهواز.
شهادت: ۶۵/۱۰/۲۴، سومار، عملیات کربلای۶.
گلزار شهید: گلزار شهدای شهر ملاثانی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۲۷

حرف دل :

اینجا آسمان صاف و آبی است.
به دور از هیاهو و تعلقات مادی زندگی.
یکی از همراهان سی روز سی شهید ما را به اینجا خوانده است.
به روستای پیشبر، حدود ۱۲۰ کیلومتر در شرق شهرستان قائن در خراسان جنوبی. از توابع شهرستان زیرکوه.
۹۰ خانوار در این روستای باصفا زندگی می‌کنند.
روستایی که ۴ شهید دانش‌آموز، تقدیم اسلام و انقلاب نموده است.
 
از دورنگی‌ها و روزمرگی‌ها و همهمه شهر دور می‌شویم.
چشم می‌دوزیم به آسمانی که انگار به زمین دوخته شده.
صدای بال زدن فرشته‌ها را می‌شود شنید.
دور قبور مقدس این چهار شهید حلقه زده‌اند.
ما نیز به دعوت سرکار خانم رضایی یکی از اهالی خونگرم و صمیمی این روستا و اعضای خوب سی روز سی شهید، میهمان بزم این فرشتگان خدایی خواهیم شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۰۶
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۱۷ ب.ظ

شهید یعقوب پورچنگیز

حرف دل :

سوم خرداد که از راه می‌رسد، بوی رهایی با خود می‌آورد.
رهایی از یوغ دشمن دریوزه‌ای که روزگاری حلقوم شهری خرم را در چنگال خود می‌فشرد. و خرمشهر عزیزِ ایرانمان را به خونین شهر بدل کرده بود.
جشن ظفر سوم خرداد را، مدیون خون جوانانی هستیم که مردانه ایستادند تا دشمن بعثی حتی نتواند یک وجب از آن سرزمین حماسه را، از آن خود کند.
 
و امروز در دل‌هایمان به یاد همه‌ی آن دلاورمردان غیور و زنان و کودکانی که بی‌گناه به خاک و خون کشیده شدند فانوس‌هایی از مهر روشن می‌کنیم تا قلوبمان با خاطره‌ی آن لاله‌های پرپر منور گردد.
 
شهید "یعقوب پورچنگیز" یکی از همین لاله‌های به خون خفته است که خرمشهر که نه، ایران، تا زنده است مدیون اوست.
و اکنون از زبان خواهر بزرگوار آن والامقام، با راه و منش آسمانیش بیشتر آشنا شویم.

 

نام و نام خانوادگی: یعقوب پورچنگیز
تولد: ۱۳۳۸/۴/۱، برابر با عید قربان، شهر بزنجان شهرستان بافت، از توابع استان کرمان.
شهادت:۱۳۶۱/۳/۳، عملیات بیت‌المقدس، جبهه‌ی کوشک.
گلزار شهید: گلزار شهدای بزنجان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۱۷
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۵۹ ب.ظ

شهید محسن درخشش فر

حرف دل :

محله‌ی "میدان‌ کهنه" قدیمی‌ترین و بزرگترین محله‌ی شهر بود و وابسته‌ترین محل به رژیم طاغوت و ساواک.
افراد مذهبی چندانی هم نداشت. انگشت شمار بودند خانه‌هایی که در آن بویی از خدا و معنویت به مشام برسد.
خفقان عجیبی بر این محل سایه افکنده بود.
خلاصه که هرگز از این محله انتظار نمی‌رفت تا روزی بشود پایگاه و خواستگاه جوانان پرشوری که خیلی زودتر از سنشان مرد شوند، و وقتی که هنوز یک مو در صورتشان نروئیده باشد در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل مردانه بجنگند و دلاورانه در خون خون بغلطند.
 
اولین شهدای دارالمومنین"کاشان" از این محل به اسلام عزیز تقدیم شد.
محسن عبدالشاهی‌ها، حمّامی‌ها، علیزاده‌ها، رمضانی‌ها و دقیقی‌ها و غلامزاده‌ها... و ده‌ها شهید و رزمنده و جانباز دیگر.
 
و شهید عزیز "محسن درخشش" یکی از همین نوجوانان نیک شهر بود.🌷
از همان بچه انقلابی‌هایی که کمتر در میان مذهبی‌ها پیدا می‌شد...

نام و نام خانوادگی: محسن درخشش‌فر
تولد: ۱۳۴۴/۴/۱۷، کاشان.
شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۶، پاسگاه زید.
گلزار شهید: دارالسلام گلابچی کاشان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۵۹
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۰۹ ب.ظ

شهیدان اسکندری

حرف دل :

و به راستی از یک پدر و مادر چه شاهکاری بهتر از این برمی‌آید، تربیت سه شیرمرد در دنیای وانفسا و در غیبت کبری با همه‌ی زرق و برق‌های مادی و دنیوی.
دست مریزاد!
احسنت!
چه محشری به پا کردید.
چه تولدی بعد از تولد اول.
و حالا سه صورت قبر اما نه قبور عادی، نمایشگاهی از عزت، غرور، افتخار و سربلندی.
فتبارک الله!
همه دارائی ما شمائید و ما هیچ نداریم.
پس ای پدر و مادر شهید!
اجازه بدهید که ما از این گنجینه عظیم توشه برگیریم.
 
در سومین سفره از ضیافت الهی، میهمان سه شهید از شهدای گرانقدر میهنمان شدیم.
خانواده‌ی محترمی که دایی و پسرعمویشان را نیز تقدیم این آب و خاک نمودند.
 
با همکاری خواهر بزرگوار آن آسمانیان، سرکار خانم زهرا اسکندری، از این بزم معنوی فیض خواهیم برد‌.

 

نام و نام خانوادگی: سردار شهید اسماعیل اسکندری
تولد: ۱۳۴۴/۱/۱، شهر کیان، چهارمحال و بختیاری توابع شهرکرد.
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷، شلمچه.
گلزار شهید: گلزار شهدای شهر کیان.
🌺
نام و نام خانوادگی: ابراهیم اسکندری
تولد: ۱۳۴۱.
شهادت: ۱۳۶۲، عملیات خیبر
گلزار شهید: گلزار شهدای شهر کیان
🌸
نام و نام خانوادگی: اسحاق اسکندری
تولد: ۱۳۴۷
شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۳، والفجر۱۰
گلزار شهید: گلزار شهدا شهر کیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۰۹
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۰۷ ب.ظ

شهید مجتبی نعمتی

وقتی قرار است مهمان سفره‌ی پر نعمت صاحب کَرَمی شوی، و از این خان گسترده هر چقدر در توان داری برای خودت برداری؛ و صاحب سفره هم، عالی‌ترین میزبان باشد و والاترین حقوقدان در میهمانداری، آن وقت است که میزبانت می‌شود ولی نعمتت!ولی‌نعمت همه‌ی عالم.

ولی نعمت همه هستی و خلائق. و امروز، به رسم سنت حسنه‌ای که از پیرغلامان مکتب اهل بیت آموخته‌ایم، در دیباچه‌ی هشتمین فصل از این دفتر عاشقی، همه‌ی ما میهمان بانوی آب و آیینه سیده زنان دو عالمیم. بانوی بی‌نشانی که سال‌هاست قبر خاکی و مخفیش تنها یک زائر دارد و بس.

و اتفاقا اولین میزبان ما در سی روز سی شهید امسال، در تاسی به این بانو، یکی از گمنامان عرصه جهاد و شهادت است.‌

کسی که گمنام زیست، گمنام و دلاورانه جنگید، گمنام در خاک و خونش غلتید و به شهادت رسید.سال‌هاست تنها دخترش، تنها کبوتر بی‌حرم بابا، در انتظار وصال پیکر مطهر پدر، فانوس به دست در جاده انتظار ایستاده و به خاطرات با او دلخوش کرده است. و حالا ما، شاهد سرّ دلبرانگی‌های این پدر و دختریم...

نام و نام خانوادگی: مجتبی نعمتی

تولد: ۱۳۴۰/۱/۱، تهران.

شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲، عملیات بدر. جزیره مجنون.

یادمان شهید: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه ۲۷، ردیف ۹، شماره ۳۲.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۹ ، ۱۴:۰۷
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۲۰ ب.ظ

شهید یوسف داورپناه

🏴🕯
نام و نام خانوادگی: *یوسف داورپناه*
تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۴/۱۵، کرمان.
شهادت: ۱۳۶۲/۶/۵، روستای کوتاجوق، پیرانشهر، آذربایجان غربی.
گلزار شهید: قتلگاهش در روستای کوتاجوق.
یادمان شهید: باغ رضوان ارومیه‌.
🏴🕯

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۲۰