شهیده معصومه کرباسی
📎
هان ای نفس مطمئنه!
بال بگشا
که موعد پرواز است و پرواز تو راهنما و دلیلی است برای همه!
و هان ای زن مسلمان و همه زنان آزاده عالم! در بحبوحه فتنههای آخرالزمان، باز هم الگویی شایسته برایتان، قد علم نمود، مهاجرت کرد و به سمت معبود پرواز کرد!
و این باز نیز ذره ذره آیه «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً» با تو معنا شد و درخشید و چه درخشیدنی! از جنس شاهد و شهید…طوبی لکِ یا معصومه!
هرچند وقت شکفتن و رفتنت سخت بود و کاممان را تلخ کرد اما وقتی نمونه کامل یک زن ایرانی که در لبنان و در حمایت از جبهه مقاومت به شهادت رسید برایمان بزرگترین افتخار بود.
آری! هنوز کسی هست که از نوع معاشرت، همسرداری و جهاد فرزندآوریاش بشود درس زندگی گرفت!
با همه مشغلههای روزمره مادری، کسی هست که در سنگرهای متفاوت جهاد تبیین و علم و دانش بتواند سرآمد زنان عصر خویش باشد.
و با قلبی آرام و دلی مطمئن فرزندانش را تقدیم به رهبرش کند و به مقامی که لایق آنست دست یابد!
شهد شیرین شهادت گوارایت باد بانوی سنگربان مهدویت!
🏴🕯
نام و نام خانوادگی شهیده: معصومه کرباسی
تولد: ۱۳۵۹/۱۲/۹، شیراز.
شهادت: ۱۴۰۳/۷/۲۸، ضاحیه، لبنان.
گلزار شهید: شیراز، حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام.
☀️
🌻🌻
✍🏻نوشته: سمیرا اکبری ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
🎨🖌نقاشی دیجیتال: زینب دباغ
🎞تدوین و تنظیم: زهرا فرحپور
🎙با صدای: مریم شهرامپور
🖼💻طراحان جلد: الهام رسولی، لیلا غلامی
☀️
🌻🌻
🏴🕯
📚 به رنگ سادگی
نمیدانم چندمین بار است که مهمان خانهشان هستم؛ اما هنوز از تماشای اطرافم سیر نشدهام!
همه چیز به قاعده تمیز و منظم است.
چیدمان لباسهای توی کمد جذبم میکند؛ هرچند روسریها چشمم را نمیگیرد!
_ معصومه! چقدر روسریهات سادهان! یکم تنوع بده!
با خنده جوابم را میدهد: «چشم، از حالا به بعد که یه دوست ایرانی، همسایهم شده ازش یاد میگیرم چطوری روسری انتخاب کنم.»
خجالت میکشم به سادگی فضای خانه و وسایلهایش اعتراض کنم ولی این یکی را دیگر طاقت نمیآورم!
«دیگه چرا تلویزیون را جمع کردی؟!»
از توی آشپزخانه صدایش را میشنوم.
- حضور دائم رسانه برای بچههای زیر هفت سال اصلاً خوب نیست. بعضی روزا همه با هم فیلم و انیمیشن میبینیم.
کنار کتابخانهی مرتبش ایستادهام و نگاهم روی دفتر برنامهریزیاش متوقف شده است.
با اشتیاق ورق میزنم. برنامه روزانه، هفتگی، ماهانه و برنامه بلند مدت سالانه.
برای همهی هدفهای ریز و درشتش، چیزهایی نوشته است.
برنامه نظافتش را که میبینم، تازه میفهمم چرا آن روز میگفت، من هیچ وقت خانهتکانی نمیکنم.
بچهها با سروصدا از کنار سفره صدایم میکنند. مینشینم کنارشان.
ظرف غذا، وسط سفرهای بیتجمل نشسته است. لقمهای در دهان میگذارم و با خودم میگویم:
- سالاد الویه بدون مرغ!
✍🏻نوشته: سمیرا اکبری ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
☀️
🌻🌻
چرا رژیم صهیونیستی معصومه کرباسی و همسرش را به شهادت رساند؟!
☀️
🌻🌻
🏴🕯
معصومه کرباسی (آرزو) در ۹ اسفند ۱۳۵۹ در شیراز دیده به جهان گشود. فرزند حاج حسین کرباسی از اصحاب مسجد النبی شیراز و از مهندسان برجسته سازمان جهاد کشاورزی بود. وی فارغالتحصیل رشته مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز و از فعالان فرهنگی و رسانهای و از نخبگان برنامهنویسی در این دانشگاه بود.
معصومه سال ۱۳۸۲ با همکلاسی لبنانی خود دکتر «رضا عواضه» ازدواج کرد و به همراه همسرش در سال ۱۳۸۳ به لبنان رفت و در آنجا به حزبالله لبنان پیوست.
☀️
🌻🌻
مراسم عروسی شهیدان کرباسی و عواضه در شب میلاد مولا امیرالمومنین علیه السلام/ سال ۱۳۸۲🌻🌻
🏴🕯
وی در خانوادهای قرآنی پرورش یافت و مادر فداکار پنج فرزند بود. سالها با راه اندازی کانونها، مجالس فرهنگی و دینی با نگاهی امتی به مباحث جهان اسلام، هم اسطوره مقاومت شد و هم به آرزوی خود که بارها به خانوادهاش گفته بود، رسید.
رضا در بیروت مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته کامپیوتر اخذ کرد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دانشگاه امیرکبیر موفق به دریافت مدرک دکتری شد. وی از نخبگان امنیت سایبری حزبالله بود و تا آخرین لحظه، در کنار حزبالله و همراه همسرش با رژیم غاصب صهیونیستی مبارزه کرد.
☀️
🌻🌻
🎥 یک امتحان بزرگ
🎤 گفتوگوی آقا با مهدی، فرزند شهیدان عواضه و کرباسی
🌷 من مهدی هستم؛ پسر شهید رضا عواضه و شهیده معصومه کرباسی. الحمدلله، شکر خدا، غیر از تربیت و ارشاد کردن به راه مقاومت و راه ولایت، به هیچ راه دیگری ما را ارشاد نکردند. واقعاً علاقهی خیلی خاصّی به همدیگر داشتند؛ حتّی در لحظهی شهادتشان هم دستشان در دست یکدیگر بود.
✅ خداوند انشاءالله حفظتان کند. طاقتش را دارید الحمدلله. خدا فهمید که وسع شما به اندازهای هست که میتوانید تحمّل کنید. امّا ثواب خدا بالاتر از این حرفهاست. انشاءالله ثواب الهی شامل حال شما و مادر باشد.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
🏴🕯
پهپاد ارتش تروریستی روز شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ به طور هدفمند یک خودرو در شهر جونیه را تعقیب میکرد؛ خودرویی که سرنشینانش معصومه کرباسی و همسرش عواضه بودند. خودرو در حال حرکت بود که پهپاد رژیم صهیونیستی به سمت آن موشکی پرتاب کرد اما به گوشه ماشین برخورد کرد و صدمهای به سرنشینانش وارد نشد. عواضه خودرو را متوقف کرد. کنار اتوبان ایستاد، پیاده شد و دست همسرش را گرفت تا گوشهای پناه بگیرند. سرنشینهای خودروهای دیگر هم پیاده شدند اما انگار هدفهای پهپاد مشخص بودند. موشک دوم هم شلیک شد و زوج ایرانی_ لبنانی به شهادت رسیدند.🌻🌻
☀️
🌻🌻
پای حرفهای سرکار خانم «مرضیه کرباسی»
خواهر «شهیده معصومه کرباسی» در گفتو گو با سیروز سیشهید 🎤
☀️
🌻🌻
🏴🕯
نرجس عباسآبادی یکی از دوستان شهیده کرباسی میگوید:🎤
سال ۲۰۰۶ که جنگ در لبنان شروع شد معصومه تازه به لبنان آمده بود. آرزوی او شهادت بود. گاهگاهی هم این آرزوی شیرین را به زبان میآورد. مثلاً سال ۲۰۰۶ در برابر اصرارهای خانواده و اطرافیان که از او میخواستند به ایران برود، میگفت: «همینجا میمانم، کنار مردم لبنان مقاومت میکنم و اگر قسمتم بود شهید میشوم.» پای حرفش هم ماند، تا روز آخر جنگ در لبنان بود و ترجیح داد آوارگی را به جان بخرد اما کنار مردم باشد. علاوه بر خودش و همسرش باکی نداشت اگر پنج فرزندش هم در این مسیر مقدس فدایی شوند. همیشه میگفت «فرزندانم تقدیم به مقام معظم رهبری هستند.» بسیار مؤمن و ولایتی بود. هر جا حرفی از کار فرهنگی میشد معصومه اولین نفر آنجا حاضر میشد. زیاد میشنیدم که لبنانیها را تشویق به یادگیری زبان فارسی میکرد. میگفت «زبان فارسی، زبان انقلاب و جمهوری اسلامی است.»
من هر هفته معصومه را در مراسم دعای کمیل میدیدم. آخرین بار این مراسم قبل از شهادت ابراهیم عقیل و حمله به ضاحیه برپا شد. آن روز معصومه مثل همیشه سر حال نبود. صورت مهربان و پرانرژیاش رنگ دلهره داشت و نگران مردم لبنان بود. میگفت «حالا مردم لبنان باید دوباره خانههایشان را رها کنند و آواره شوند. خانههایی که ۱۸ سال برایش زحمت کشیدهاند، اما میدانم آنقدر قوی هستند که هر چه که بشود میگویند فدای سر سید سیدحسن نصرالله که شهید شد».
☀️
🌻🌻
🏴🕯
حسین کرباسی پدر شهیده معصومه کرباسی میگوید: 🎤
بازگشت همه به سوی خداست اما اینکه چگونه و با چه توشهای به سوی خدا پرواز کنیم، مهم است. خدا را شاکر هستم که این توفیق را به من داد تا امانتی را که نزد من داشت آنگونه که مورد قبول درگاه الهی است به سویش بازگردانم. دخترم معصومه و داماد عزیزم هر دو هدیه ناقابل را تقدیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر ائمه اطهار کردیم و امیدواریم این هدیه قابل پذیرش باشد.
دخترم از کودکی علاقه به عرفان داشت و فرد بسیار مذهبی بود. زمانی که درباره ازدواجش با من صحبت کرد، گفت میخواهد با کسی ازدواج کند که باعث رشد او شود. از موقعیت سیاسی لبنان با خبر بودم به او هشدار دادم که لبنان مرتب زیر موشک است اما او گفت: «می خواهم با رضا ازدواج کنم.»
چند روز قبل از شهادت دخترم، به او گفتم به ایران بیا که آنجا خطرناک است. گفت: «میخواهم در کنار همسرم باشم.» آخر هم در کنار هم به لقاءالله پیوستند.
معصومه بسیار درسخوان بود و بعد از فارغالتحصیلی به لبنان رفت. ابتدا در یک شرکت کار کامپیوتری انجام میداد. آنقدر کارش را به خوب انجام میداد که به او مرخصی نمیدادند. او در کارهای فرهنگی و بحث مهدویت بسیار فعال بود و گروههای مهدویت تشکیل داده بود. در کنار آن هم در بحث مقاومت فعال بود و می گفت: «بابا جان دعا کن شهید شوم.»
☀️
🌻🌻
روایت پدر و مادر شهیده کرباسی از شهیده🎤
با یاد تو دل به آسمان میبندم
از حُسن ختام عمر تو خرسندم
معصومهی من، شهیدهی قدس شریف!
تو زندهتر از همیشهای فرزندم!
✍🏻شعر از: سارا رمضانی
🖌🎨طراح پوستر: لیلا غلامی
☀️
🌻🌻
📻🎼تهیه و تنظیم پادکست: زهرا مبینیکیا
◉━━━━━━───────♡
↻ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
شعری زیبا از بانوی شاعر نغمه مستشار نظامی📝
تقدیم به شهیده معصومه کرباسی که دست در دست همسر و همسفرش به سوی بهشت پرگشود و پنج فرزند برومند و مقاوم برای ادامه مسیرش به یادگار گذاشت...
🌻🌻
☘️امام موسی کاظم(ع) : «منظور از این آیه که خداوند نور خود را کامل خواهد گردانید، یعنی ولایت قائم.
📚الکافی، ج۱، ص۴۳۲