امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !

۹۰ مطلب با موضوع «شهدای دفاع مقدس» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۵:۳۸ ق.ظ

شهید غلامرضا(بیژن) آقاکوچک افشاری

🖇
بعضیا با دل آدم یه کاری می‌کنن که تا آخر عمر مدیونشون بمونی. بدون اینکه بخوان براشون جبران کنی. جنس این آدما از نوره. از خداست. انگار خود خدا میاد کنارت می‌شینه، حرفاتو می‌شنوه و دلتو آروم می‌کنه.
سال‌ها پیش به خاطر اتفاق تلخ و غیرمنتظره‌ای، وقتی هیچ آدم و دکتری نتونست حال بدمو که ناشی از شوک شنیدن اون خبر بود خوب کنه، پناه بردم به خونه‌ی خدا؛ همونجا بود که چشم تو چشم شدم با عکس‌های شهدایی که دور تا دور مسجد داشتن نگاهم می‌کردن. نفهمیدم چی شد؛ اما مثل آبی که روی آتیش ریخته باشن قلبم خنک شد و دلم گرم، به اینکه خداوند راهی جلوی پام گذاشته برای آرامش درونم‌!
و این شد که من همیشه خودم رو به شهدای اون مسجد به ظاهر محقر، مدیون می‌دونم.
و شما هر سال، در آخرین پنج‌شنبه ماه مبارک رمضان، روزی که اهالی اون مسجد در گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، کنار قبور مطهرشون، براشون یادواره برگزار می‌کنن، مهمان یکی از اون شهدائید.
«شهدای مسجد شریفیه»
و شهید غریب امروز رو فقط رفقاش تونستن به تصویر بکشن.
با تشکر از دوست عزیز و دلسوزم «فاطمه رضاپور» و همسر محترم و پیگیرشون بابت مصاحبه و جمع‌آوری مطالب امروز.

☀️
نام و نام خانوادگی شهید: غلامرضا آقاکوچک افشاری معروف به بیژن افشار
ولادت: ۱۳۳۷/۸/۲۲، تهران.
شهادت: ۱۳۶۰/۸/۱۹، بستان.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها، قطعه ۲۴، ردیف ۱۸، شماره ۳.
🌻🍃

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۳ ، ۰۵:۳۸
يكشنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۴۷ ق.ظ

شهید ناصر صادقی

🖇
دست و دل هیچ‌کدام از بچه‌های نویسنده، به نوشتن داستانک برای شهدایی که کومله‌ی خبیث، آنها را به شهادت رسانده‌اند نمی‌رود!
حالشان آن‌قــــــدر بهم می‌ریزد که قلمشان را فلج می‌کند!
تنها و تنها، توسل به بانوی عالمین، گره‌گشایی می‌کند از پرده‌برداری از این واقعیت تلخ و غمبار.‌..

میزبان امروزمان را، ۴۵ ســــــال پیش، در چنین روزی، کومله‌ی جانی و بی‌رحــــــم، به همراه ۷ نفر دیگر از همراهانش، با کــــــاشی!!! سر بریده و در نهــــــایت مظلومیت، و دور از شهر و دیارشان، به شهادت رسانده‌ است!
 پدر و مادرهایشان چه آرزوهــــــا که نداشته‌اند برایشان!

سرکار خانم «زهرا صادقی» نازنین، پرچم‌دار ترویج نهضت فرزندآوری، بانی این مهمانی است و عموی مهربانش میزبان سفره‌ی امروز!
در این شب قدر، «شهید ناصر صادقی» و ۷ شهید مظلوم همراهش، آمین‌گوی دعاهایتان!...

🏴🌙
نام و نام خانوادگی شهید: ناصر صادقی
تولد: ۱۳۳۸/۱/۱۲، تهران.
شهادت: ۱۳۵۸/۵/۲۶، پاوه، استان کرمانشاه.
گلزار شهید: یادمان شهدای پاوه.
🕯🌾

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۳ ، ۰۱:۴۷
جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۹:۵۵ ب.ظ

شهید علی‌اکبر بنی‌عامری

🖇
سرکار خانم «مریم شاهینی»، از فعالان عرصه جمع‌آوری تاریخ شفاهی شهدای استان سمنان است. خواهرش هم همراه اوست. ساکن یکی از روستاهای اطراف شاهرود است و با وجود داشتن سه دختر کوچک، اما همچنان در این مسیر، پرتلاش فعالیت می‌کند.

برادر همسرش طلبه «شهید علی‌اکبر بنی‌عامری» در ۱۷ سالگی در عملیات بدر مفقودالاثر شده و سال‌ها خانواده را در فراق خویش سوزانده است.
آنچه امروز از این شهید والامقام می‌خوانید و می‌شنوید حاصل تلاش این بانوی فرهیخته است.

🏴🦋
نام و نام خانوادگی شهید: علی‌اکبر بنی‌عامری
تولد: ۱۳۴۶/۴/۱، روستای خیج، شهرستان بسطام، استان سمنان‌.
شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۵، طلائیه، عملیات بدر.
گلزار شهید: گلزار شهدای روستای خیج.
🌺

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۳ ، ۲۱:۵۵
جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۳۰ ق.ظ

شهید محمدرضا علیزاده

🖇
 با افتخار، اهل کاشانم. تا یادم می‌آید ایام عید، برای عیددیدنی، خانه‌ی هرکدام از بستگان پدری یا مادری که می‌رفتم، عکس یک یا چند شهید، کنار سفره‌های هفت‌سین، یا طاقچه‌های اتاق مهمان‌خانه‌شان، توجهم را به خود جلب می‌کرد.
با اینکه چهره‌هایشان در خاطرم می‌ماند، اما بچه بودم و به سادگی از کنارشان می‌گذشتم.
تا اینکه از همان سال ۱۳۸۹، که فعالیت سی‌روز سی‌شهید را با یک گوشی دکمه‌ای معمولی شروع کردم، یک روز از ماه مبارک را گذاشتم به نیت این شهدا. شهدای هم‌شهری و حتی‌المقدور شهدای فامیل! خداوکیلی هیچ‌وقت اهل پارتی‌بازی و فامیل‌بازی نبوده‌ام؛ اما این شهدا حق به گردنم داشته‌اند!

حالا امروز نوبت «زهرا خانم مجدی» نازنین، مادر بزرگوار «شهید محمدرضا علیزاده‌» و دخترعمه‌ی پدرم است که سفره‌ی دلتنگی‌هایش را باز کند و از عزیز دردانه‌اش با عشق، برای‌مان تعریف نماید.

🌸🦋
نام و نام خانوادگی شهید: محمدرضا علیزاده
تولد: ۱۳۴۱/۹/۱۱، کاشان.
شهادت: ۱۳۶۰/۸/۸، محور آبادان_ماهشهر.
گلزار شهید: کاشان، دارالسلام گلابچی.
🕯

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۳۰
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۵۱ ق.ظ

شهیدان محمد صالحه و زهرا حسنی سعدی

🖇
در روزهای تلخ و غم‌بار شهادت حاج قاسم و سقوط هواپیمای اوکراینی، و شنیدن طعنه‌ها و زخم‌زبان‌هایی که داغ روی داغ دلمان تلنبار می‌کرد، شنیدن تنها یک خبر، کمی از بار دل‌هایمان سبک کرد.
مادر شهیدی از شهدای هواپیمای اوکراینی که فرزند و عروسش را از دست داده بود، بسیار محکم و قوی علیرغم همه کارشکنی‌ها و طعنه‌ها می‌گفت: «ما همچنان پشت سر نظام و رهبرمان محکم ایستاده‌ایم.»
دوست داشتم از نزدیک ببینمش. چند روز مانده به اربعین گذشته، در موکبی در همین حوالی، که او هرسال به یاد شهدایش، برای جاماندگان زیارت اربعین امام حسین علیه‌السلام، به همراه خانواده‌اش برپا می‌کند، توفیق زیارتش نصیبم شد. درست مثل تصوراتم بود.
شیرزنی قوی، محکم و باصلابت، و در عین حال لطیف و مهربان. با آغوشی باز مرا در کنارش پذیرفت.
می‌گفت: «من مادر دو شهیدم! من در این حادثه، تنها پسرم را از دست نداده‌ام؛ عروسم، مثل دخترم بود.»
محکم حرف می‌زد، بی‌تعارف؛ قوی بود، مثل کوه؛ اما لرزش دستانش که بعد از این اتفاق برایش عارض شده بود، به من فهماند که در قلب داغدار و جگر پاره‌پاره‌اش چه می‌گذرد...
مادر شهیدان نخبه، «محمد صالحه» و «شهیده زهرا حسنی سعدی» امروز سفره‌دار ماست...

✈️🔥
نام و نام خانوادگی شهید: محمد صالحه
تولد: ۱۳۶۶/۲/۱۹، اهواز.
شهادت: ۱۳۹۸/۱۰/۱۸، سقوط هواپیمای اوکراینی.
گلزار شهید: قم، حرم حضرت معصومه سلام الله‌علیها، ضلع شرقی صحن امام رضا علیه‌السلام، حجره شهدای پرواز.
🕊

نام و نام خانوادگی شهیده: زهرا حسنی سعدی
تولد: ۱۳۷۳/۹/۷، کرمان.
شهادت: ۱۳۹۸/۱۰/۱۸، سقوط هواپیمای اوکراینی.
گلزار شهید: قم، حرم حضرت معصومه سلام الله‌علیها، ضلع شرقی صحن امام رضا علیه‌السلام، حجره شهدای پرواز.
🕊

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۳ ، ۰۱:۵۱
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۴۶ ق.ظ

شهید درویش اوزدمیر(حسین علی محمدی)

🖇
همیشه که نباید برای معرفی یه شهید، منتظر یکی از اعضای خونواده یا اقوام و آشنایانش موند!
گاهی آشنایی با یه شهید، می‌شه یه رزق معنوی!
«حسینعلی محمدی»، یا «درویش اوزدمیر» هم، رزق شب حضرت قاسمم بود توی روضه امام حسین علیه‌السلام.
حیفم اومد اعضای کانال از فیضش بی‌نصیب بمونن.
راهش رو با امام حسین پیدا کرده! گمش نکنید؛ می‌رسونه شما رو به مصباح هدایت؛ به کشتی نجات.

🇮🇷
نام و نام خانوادگی شهید: حسینعلی محمدی (درویش ازدمیر)
تولد: ۱۳۴۳، آلمان.
شهادت: ۱۳۶۳/۸/۳۰، سردشت.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله علیها، قطعه۲۷، ردیف۹۶، شماره۶.
🦋

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۳ ، ۰۱:۴۶
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۴۳ ق.ظ

شهید حسن جنگجو

🖇
از بچگی صورتش رو می‌شناختم. از همون دهه‌ی ۶۰. وقتی این سرود، همراه با تصاویر دفاع مقدس، قبل از خبر سراسری، از شبکه یک پخش می‌شد!
اون شب‌ها همه‌ی دلخوشی ما در اوج بی‌خبری از وضعیت داییِ شهید یا اسیر یا مفقودالاثرمون، دیدن عکسش توی اون کلیپ بود. درست قبل از عکسش، تصویر سیاه و سفید رزمنده‌ای اسلحه به دست و درازکش در باتلاقی فرو رفته، پخش می‌شد که با همه‌ی گِل و لایی که روی صورت و بدنش نشسته بود معلوم بود نوجوونه و سنی نداره. با دیدنش گل از گلمون می‌شکفت؛ چون عکس بعدی، تصویر دائی ما بود.
مادربزرگم از غصه و دوری تنها پسرش، به بیماری صرع دچار شده بود؛ بعد از دیدن این کلیپ، حمله‌های عصبیش شروع می‌شد و همه‌ی خوشحالی ما رو به غمی توأم با ترس تبدیل می‌کرد.
گذشت تا اینکه سال ۹۶ خبری رسید که پیکر مطهر صاحب این عکس معروف پیدا شده!
وقتی فهمیدم اونهمه سال جاویدالاثر بوده خدا می‌دونه که همون لحظه دلم برای مادرش کباب شد و تمام صحنه‌های مادربزرگم از اون روزها تا الان، اومد جلوی چشمام.
مطمئنا جز خدایی که بالای سرش بوده و پسری که بعد از اونهمه سال، اومده به استقبالش، کسی نمی‌دونه تو دل اون مادر تا پیکر پسرش برگرده چه گذشته که همون روز از دار فانی پرکشیده. کسی نمی‌فهمه انتظار طولانی و تلخ مادری چشم به در و گوش به زنگ، چطور با وصال پسرش به شیرینی ختم می‌شه، جز خدایی که خیلی به‌جا و ماهرانه اتفاق‌ها رو کنار هم می‌چینه...
و در میلاد امام حسن مجتبی، ماه شب چهارده رمضان و دردانه‌ی خانه امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهم‌السلام، مهمان شهید «حسن جنگجو» و مادر بزرگوارش هستیم.

🌕
نام و نام خانوادگی شهید: حسن جنگجو
تولد: ۱۳۳۹، تبریز.
شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۷، جزیره مجنون، عملیات خیبر.
رجعت: ۱۳۹۶/۶/۱۵.
گلزار شهید: وادی رحمت تبریز.
🌷

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۴۳
يكشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۰۴ ق.ظ

شهید علی اکبر (رضا) اسماعیلی

🖇
معرفی‌هایش را دوست دارم. هرسال دست می‌گذارد روی شهدای بی‌نام و نشان و غریب و گمنام. همان‌هایی که می‌گویند همه‌ی حاجت‌هایی را که قرار است به چند نفر بدهند یک‌جا به یک نفر می‌دهند!
هرجا که باشد بالاخره خودش را می‌رساند تا در سفره سی روزه‌ی شهدا، چراغی روشن کرده باشد.
«فیروزه نظری» عزیز، دوست نویسنده‌ام، معرف شهید امروز ماست.
بقیه ماجرا را خودتان ببینید و بخوانید و بشنوید...

🦋🌸
نام و نام خانوادگی شهید: علی‌اکبر اسماعیلی
تولد: ۱۳۴۱/۶/۱۹، شهریار.
شهادت: ۱۳۶۲/۵/۳۱، دهلران.
گلزار شهید: گلزار شهدای روستای قجرآباد، شهریار.
🕯

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۰۴
پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۷:۳۳ ق.ظ

شهید علی کردنژاد

🖇
«زکیه کردنژاد» دوست جدید ما در سی‌روز سی‌شهید است و یادگار «شهید علی کردنژاد».
اهل ایذه خوزستان است. به همراه مادر عزیز و یگانه خواهرش زهرا، پدرشان را در این سفره کرامت همراهی می‌کنند.

🥀
نام و نام خانوادگی شهید: علی کردنژاد
تولد: ۱۳۴۳/۷/۲۰، ایذه، خوزستان.
شهادت: ۱۳۷۰/۱/۲۵، ایذه، خوزستان.
گلزار شهید: گلزار شهدای ایذه.
🦋

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۳ ، ۰۷:۳۳
يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۲:۵۰ ق.ظ

شهید جانی بت اوشانا

🖇
همیشه وقتی مادر پدرهای قد خمیده با صورت‌های تکیده از رنج انتظار، که به دنبال چند پاره استخوان فرزندشان، در راهروهای ستاد معراج، بالا و پایین می‌روند را تصور می‌کنم، دلم هزار بار در خود مچاله می‌شود.

ما جوانان جنگ‌ندیده، تصویر همیشگی‌مان از مادران شهدای مفقودالاثر دفاع مقدس، پیرزنی با چادر نماز گلدار است که یک طرفش را میان دهانش گرفته‌ و سمت دیگرش را زیر بغل گذاشته‌ است.
توی دستش هم عکس جوانش است و مدام قربان صدقه قدوبالایی می‌رود که معلوم نیست در دل خاک است یا عمق آب، یا همراه آتش، به خاکستری مقدس تبدیل شده است.

خیلی‌هایمان ممکن است در تشییع شهدای گمنام شهرمان، پا به پای این مادران قدم برداشته‌ایم و گریسته‌ایم. نه برای جاودانگی شهید، بلکه برای ثانیه‌های انتظار مادران‌شان و فرآیند زایش دلتنگی از این دوری و آوار شدنش روی دل مادران شهدای مفقودالاثر.

حالا جوانی را آورده‌اند که می‌گویند مادرش از چشم‌انتظاری دق کرده و پدرش از غصه‌ی انتظار آب شده. جوان شهیدمان بی‌کس و کار، بعد از ۳۸ سال برگشته و یک امت، شده‌اند همه‌ی کس و کارش!

مادران شهدا برایش زبان گرفته‌اند و پدران شهدا با تسبیح شاه‌مقصودشان ذکرگویان آمده‌اند.
شهری برایش خواهری کرده‌اند و جوانان، زیر تابوتش را گرفته‌اند و نگذاشته‌اند غریب بماند.

کاری به این نداشته‌اند که «جانی»، آشوری بوده؛
جان او را عاشورایی بدرقه آغوش مادرش کرده‌اند تا برایش بار دیگر لالایی بخواند.

مادر لالا لالا لالا بکن خوابی
مادر همه خوابن تو بیداری...

✍🏻الهه قهرمانی

🎁🌲
نام و نام خانوادگی شهید: جانی‌بت اوشانا
تولد: ۱۳۴۳/۶/۱۵، تهران.
شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۳، عملیات بدر، شرق دجله.
گلزار شهید: آرامستان آشوریان اسلامشهر.
⚰️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۰۲ ، ۰۲:۵۰