حرف دل :
مادر که باشی دلت میخواهد پاره جگرت را عاقبت بخیر ببینی!
همه آرزویت همین است.
عزیزکردهات جلوی چشمانت که قد میکشد و راه میرود، همراهش آرزوهایت هم بزرگ و بزرگتر میشود.
چه خیالهایی که در سر نمیپرورانی برایش.
دامادش کنی و در بهترین شغل و کسوت ببینیاش.
اما بعضی مادرها با بقیه فرق دارند.
وسعت دیدشان وسیعتر است انگار. آخرت را فراروی دیدگانشان قرار دادهاند.
صلابتی دارند وصف ناشدنی.
وقتی با سرکار خانم تاجیک مادر بزرگوار شهید حدادیان تلفنی صحبت کردم و از ایشان خواهش کردم تا یک روز ما را میهمان سفره اکرام فرزندش کند، پی به این شخصیت عظیم بردم.
آرزویش این بود ای کاش در زمان امام حسین علیهالسلام به دنیا آمده و رکاب سالار شهیدان به شهادت رسیده بود. شِکوه داشت از دیر رسیدنش به صحنه روزگار.
وقتی پیکر چاک چاک فرزندش را مقابل دیدگانش دید، وقتی صورت به صورت دردانهاش گذاشت، وقتی اشکهایش چهرهی زخمی نازنین پسرش را تر کرد، وقتی صورتش به خون صورت جوانش گلگون شد، خدا را هزاران بار شکر کرد؛ از اینکه هرچند خودش به آرزویش نرسید اما پسرش شاگرد اول مکتب فدائیان سیدعلی شد. عاقبت بخیر شد.
ما هم خدا را شاکریم که هنوز چنین مادرانی در این آب و خاک زندگی میکنند که ما همه مدیون این بزرگ زنانیم.
💠
با تشکر از دوست عزیزم سرکار خانم فاطمه حاجیزاده جهت آشنایی ما با این خانواده نورانی✨
نام و نام خانوادگی: محمدحسین حدادیان
تولد: ۱۳۷۴/۱۰/۲۳، تهران.
شهادت: ۱۳۹۶/۱۲/۱، تهران، خیابان پاسداران، گلستان هفتم، به دست دراویش ملعون گنابادی داعش صفت.
گلزار شهید: امامزاده علی اکبر(ع)، محله چیذر، تهران.