امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدافع وطن» ثبت شده است

جمعه, ۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۱:۱۶ ق.ظ

شهید محمود آبسالان

📎
با هر تیری که به قلب مرد خانه‌ای اصابت می‌کند زنی عاشق زمین می‌خورد؛ بغضی که در گلویی حبس مانده می‌ترکد؛ کمری خم می‌شود؛ چشمان اشکبار طفلانی معصوم، خنجر به قلب داغدار بازماندگان می‌کشد؛ گویی ستون‌های خانه بر سر اهلش هوار می‌شود...
 اما آن زن است که باید کمر صاف کند؛ بایستد؛ بغضش را دوباره فرو خورَد؛ کودکان دلتنگش را در آغوش بفشارد و فقط و فقط دلتنگی‌هایش را در گوش خدای خود در خلوتش زمزمه کند...
او که روزی صدبار با مرور خاطرات مرد خانه‌اش و تکرار غصه‌های دخترکان یتیمش می‌میرد و زنده می‌شود باید تنها در خود ببارد؛ اما محکم بماند تا ترجمان ذره‌ای از معنای صبر و تحمل درد و غم شیرزنی از ورای هزاران سال پیش در تاریخ، برای مردم عصر و زمان خویش باشد...
و امروز از زبان آن زن، میهمان مردی هستیم که هم مثل پدر امت، مولای مظلومان عالم، دستگیر و بابای یتیمان است و هم سه سال پیش، در چنین شبی با اقتدا به مولایش، در سحرگاه بیست و یکم ماه مبارک رمضان به مقام شهود رسیده و آسمانی شده است.
⚜️⚜️⚜️
با تشکر از سرکار خانم «زینب رخشانی»، خواهر بزرگوار «شهید محمدعلی رخشانی» بابت آشنایی با همسر محترم «شهید محمود آبسالان» 🌹🌹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۴ ، ۰۱:۱۶
پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۳ ق.ظ

سردار شهید نادر بیرامی

📎
اف بر تو ای دنیا!...
چقدر بی‌رحمی! هرچند دنائت تو بازهم بر همگان ثابت شد! اما که را ترسانده‌ای؟!
 مگر دلداده به اباعبدالله‌الحسین را پاداشی جز سرنوشت مولایش هم هست؟! یا اصلا غیر از این، برای عاشق، تقدیری رقم می‌خورد؟!
ای دنیا! بار دیگر گروهی از نااهلان تو، در غبار فتنه، بر پیکر مظلومی دیگر تاختند تا شهید و شاهدی دیگر، بر نوای حق تعالی در جواب فرشتگان مقرب خدا در برابر «مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاء» قد علم کند و صیحه آسمانی بلند شود که: «إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُون».
و مصداق این دلیل، مردی از تبار شیران و دلیران شد.
حاج نادر بیرامی!
فدای قلب سوخته مادرت!
وقتی گرگ‌ها زوزه‌کشان منتظر بودند تا با دسیسه‌ای از قبل برنامه‌ریزی شده، دلهره را به سرحد اعلی برسانند؛ قمه و دشنه و خنجر را روی پیکرت بالا و پایین ببرند؛ مادر و پدرت را به عزایت بنشانند تا دوباره طفلی بی‌پدر شود؛ خواهری بر سر زنان اضطراب گیرد و زنی بی‌سرپناه سقف خانه‌اش روی سرش فرو بریزد!!!
ما همه فریاد برآوردیم:
«لا یوم کیومک یا اباعبدالله»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۰۴ ، ۰۴:۰۳
جمعه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۰۱ ق.ظ

شهید علی اکبر رنجبر

امروز، غم غریبی روی قلبت سنگینی خواهد کرد؛ وقتی ببینی جوان بی‌گناه مادری، به خاطر امنیت مردم وطنش، چگونه روی خاک افتاده و با خنجر خشم عده‌ای کوردل، ناجوانمردانه پرپر می‌شود!...

امروز، صدای شکستن کمر خانواده‌ای را، در غم از دست دادن جوان رعنای خانه‌شان خواهی شنید، وقتی علی‌اکبر رشیدشان، مظلومانه در خون خود دست و پا می‌زند و فقط ظرف چند دقیقه، امید خانه‌ای، ناامید می‌شود...

امروز، با دیدن سرباز جان بر کف مکتب امام خامنه‌ای، با شاهرگی بریده و غرق به خون، افتاده بر زمین، برای دلت روضه علی‌اکبر بخوان!

با سوز جگر مادری تنها و داغدار، که بر سر و سینه می‌کوبد و زیرلب، مویه‌کنان، نوای «غریب مادر» زمزمه می‌کند گریه کن!

و همراه با غم خواهری دلتنگ، که فقط خواهری برادر از دست داده درد دلش را می‌فهمد، در جمعه‌‌ی انتظار دیگری، دستانت را تا عرش خدا بالا بیاور و بگو: «اللهم بدم المظلوم عجل لولیک الفرج»🤲🏻😭💔

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۰۳ ، ۰۰:۰۱