امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !
سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۲۶ ق.ظ

شهید حجت الاسلام محمد افچنگی

حرف دل:

*شهادت اتفاقی نیست. به دست آوردنی است.*
این جمله را اکثرمان شنیده‌ایم. اما آیا به آن ایمان داریم؟!
وقتی برمی‌گردم و زندگی‌نامه تک‌تک شهدایی را که تا به حال خوانده‌ام از نظر می‌گذرانم یقینم به این جمله بیشتر می‌شود.
شهادت را به کسانی دادند که در طلب آن بوده‌اند.
و روحانی شهید "محمد افچنگی" یکی از همان شاهدانی است که در مسلخ عشق لبیک‌گویان ندای اللهم لبیک سرمی‌دهد.
جا و مکانش هم اهمیتی ندارد. انسانی مخلص و وظیفه‌شناس، عاطفی و متواضع که در پستی که به او سپرده‌ شده بااخلاق پیش می‌رود و با رفتارهای سنجیده و درست الگوی زیردستانش می‌شود.
حال در سپیده‌دمان دوازدهمین روز ضیافت‌مان میهمان این شهید والامقام هستیم.

نام و نام خانوادگی: *محمد افچنگی*
تولد: ۱۳۵۶ روستای افچنگ از توابع سبزوار.
شهادت: ۱۳۹۷/۶/۳۱، اهواز.
گلزار شهید: گلزار شهدای روستای افچنگ.

زندگی نامه :

محمد افچنگی، فرزند اسماعیل متولد ۱۳۵۶، در شهر سبزوار است که در مقطع دیپلم وارد حوزه علمیه مشهد شد و در مدارس علمیه حجتیه اصفهانی‌ها در مشهد، مدرسه علمیه امام صادق(ع) مشهد و آیت الله خوئی تحصیلات حوزوی خود را از سطح مقدمات تا پایه ۱۰ ادامه داد.
ایشان به مدت ۵ سال در پدافند هوایی ارتش سمنان، ۲ سال در پدافند ارتش شهر آباد خراسان شمالی و در مرحله آخر به مدت ۳ سال در پدافند ارتش هاشم آباد اصفهان به امر تبلیغ دین و در جایگاه عقیدتی سیاسی فعالیت مجدانه داشت.
شهید حجت الاسلام افچنگی در سه سال قبل پرونده تحصیلی حوزوی خود را به دفتر فضلاء و روحانیون حوزه علمیه اصفهان انتقال داد و در دروس خارج فقه حوزه اصفهان شرکت می‌کرد.
براساس اذعان شهید و ثبت در پرونده تحصیلی آن شهید در امر تالیف کتب و جزوه‌های آموزشی معرفتی فعال بوده و در باب اصلاح الگوی مصرف، روش‌های کاربردی امر به معروف، روش‌های جذب جوانان به نماز، انواری از معارف قرآن از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۱ کتب و تالیفاتی داشته است.
این روحانی شهید در ۳۱ شهریور سال گذشته در عملیات تروریستی که در مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز رخ داد به همراه ۲۴ نفر دیگر از هم‌وطنانمان به شهادت رسید.

منصوره افچنگی همسر شهید در رابطه با ویژگی‌های اخلاقی همسرش می‌گوید:

حاج آقا فردی بسیار خوش برخورد و مهربان بود که علاوه بر مردم با سربازانشان هم باعطوفت و مهربانی برخورد می‌کرد و صبورانه درد دل آن‌ها را می‌شنید.
از جمله ویژگی‌های او، تواضع و فروتنی، اخلاص و جدیت در کار و رسیدگی به مشکلات سربازان بود که اگر چه مسئول بود ولی با همه مانند یک دوست رفتار می‌کرد.
نمازهای جماعتش همیشه باشکوه برگزار می‌شد و مشاوره‌های خیلی خوبی درباره خانواده، زندگی، رفتار با پدر و مادر به سربازان و جوانان می‌داد.
ما دارای ۲ فرزند دختر ۸ و ۱۳ ساله هستیم، درباره حضور خانواده در اهواز گفت: به دلیل گذراندن دوره ماموریت در مناطق گرمسیری چند هفته‌ای بود که به اهواز مسافرت کرده بودیم که در آنجا کارهای مربوط به امر تبلیغ دین در جایگاه عقیدتی سیاسی ارتش را با جدیت انجام می‌داد.
به دلیل قرار داشتن در ایام محرم و برگزاری مراسم‌ها و هیئت‌های مذهبی، ایشان شب شهادتش تا صبح بیدار بود و ذکر گفت و دعا خواند و سپس از جای خود بلند شد و گفت: "می‌خواهم بروم تا نماز شب را به جای آورم و نماز صبح را در کنار سربازان بخوانم". ایشان پس از اقامه نماز صبح به خانه آمد و بعد خود را آماده رفتن به مراسم رژه نیروهای مسلح کرد و رفت و این آخرین دیدار ما با ایشان بود.
 
*همیشه در سخنان خود به جوانان، ادامه دادن راه رهبر انقلاب و توجه به اسلام و پشتیبانی از مقام معظم رهبری و ولی فقیه را توصیه می‌کرد و همواره در کلامش سخنان رهبر و ائمه معصوم جاری و همیشه "یا الله" ورد کلامش بود و با جانم فدای رهبر جملات خود را ادامه می‌داد*.
 
در منزل بودیم که از سبزوار تماس و سراغ حاج آقا را گرفتند و از شلوغی های رژه با خبرمان کردند که پس از آن هر چه تماس گرفتیم متاسفانه هیچ جوابی ندادند، به سراغ یکی از همکارانشان که در نزدیکی ما بودند رفتم که ایشان گفت، تیری به پای حاج آقا اصابت کرده است که باید به عیادتش برویم. نزدیک اهواز رسیده بودیم که خبر شهادتشان را به ما دادند. همانجا بود که تمام امیدهای ما برای دیدن دوباره‌اش ناامید شد...

 

هنوز بغض مادرش در گلو مانده و اشک در چشمانش حلقه زده است. در رابطه با فرزندش می‌گوید:
"محمد با بقیه فرزندانم تفاوت داشت، وقتی به منزلمان می‌آمد، خانه را جارو می‌کرد و اجازه نمی‌داد من در منزل کار کنم و بسیاری از کارهای خانه را انجام می‌داد.
گاهی اوقات از سبزوار تمام لوازم مورد نیاز ما را خریداری می‌کرد و با خودش می‌آورد. من و پدرش را، از طریق بیمه‌ی خودش، تحت پوشش قرار داده و برایمان دفترچه گرفته بود و در بسیاری از مواقع از حقوق دریافتی خودش به خانواده و دیگران کمک می‌کرد.
بیشتر از ۵۰۰ جلد کتاب در منزل داشت و همیشه اهل مطالعه بود. آخرین بار قبل از رفتنش به اهواز به من گفت: «مادرجان این نوه‌ات(نوه دختری) باید راه من را ادامه داده و جانشین من شود».
بعد از رفتنش، نوه‌ام را به سبزوار بردم و در حوزه علمیه ثبت نام کردم تا در راه اسلام خدمت کند.
*تروریست‌ها فکر نکنند خادمین به اسلام را شهید کنند، پرچم اسلام زمین خواهد ماند، من حاضرم ۴ فرزند دیگرم را در راه اسلام و در راه ولایت و رهبری فدا کنم".*

حاج اسماعیل افچنگی پدر این شهید گرانقدر ادامه می‌دهد:
"فرزندم در حالی شهید شد که در آستانه ۵۰ سالگی قرار داشت و از او دو دختر ۷ ساله و ۱۳ ساله به یادگار مانده است.
او را از دیپلم برای تحصیلات علوم حوزوی به حوزه علمیه سبزوار فرستادم، همیشه در اوقاتی که به افچنگ می‌آمد، در کشاورزی به من کمک می‌کرد و گاهی اوقات کلاس‌های فرهنگی برگزار می‌کرد و به آموزش جوانان مشغول بود.
فرزندم لایق شهادت بود و راضی به رضای خدا هستم. ۵ پسر دارم که تروریست‌ها یکی از آن ها را شهید کردند و من، اول از همه، خودم در خط مقدم اسلام جانم را فدا می‌کنم و ۴ فرزند دیگرم نیز آماده‌اند تا جانشان را فدای اسلام کنند. در حال حاضر نیز یکی از فرزندانم در سیستان و بلوچستان در حال گذراندن خدمت سربازی است.
فرزندم گفته بود، در ملک(زمین) مردم وقتی قدم می‌گذارید، مراقب باشید، مال مردم را نخورید، با بدان خوب باشید چرا که خوبان خودشان خوبند. گاهی اوقات وقتی با فرزندم سخن می‌گفتم و او برایم صحبت می‌کرد، گویی من فرزند او بودم و او به من سفارش می‌کرد.
یک بار به سفر حج عمره رفته بود و قبل از اهواز، در اصفهان مسئولیت داشت، دلم می‌خواست فرزندم نزدیکم باشد و قرار بود بعد از دو سال خدمت در اهواز به مشهد یا شاهرود منتقل شود.
او به وعده‌اش عمل کرد و آمد اما...

 

حجت‌الاسلام فواد مرتضوی صدر، از شاهدان عینی حادثه می‌گوید:
آخرین مطلبی که از جیب این روحانی گرانقدر در روز شهادتش بیرون آمد کاغذی خونین با متنی در رابطه با حضرت امام علی(ع) بود که برای سخنرانی آماده کرده بود.
از این شهید گرانقدر دعوت کرده بودیم تا در مراسمی به مناسبت ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) روز دوشنبه در اهواز سخنرانی کند، او به وعده‌اش عمل کرد و آمد اما با تابوت شهادت آمد و بسیاری از مسئولان کشوری و لشکری در مراسمش حضور داشتند. گویی او سخنران مراسم بود، همانگونه که قول داده بود.
 
شهید افچنگی سربازان را امانت می‌دانست و تاکید ویژه‌ای بر آموزش صحیح آن‌ها از نظر عقیدتی و دینی داشت، او در عین رعایت اخلاق و متانت در کارش بسیار جدی و مدیر نمونه‌ای بود که می‌توانست الگوی بسیار زیبایی برای همه مدیران باشد.

همیشه شخصا پیگیر حل مشکلات بود و تاکید ویژه‌ای برای برگزاری مراسم رژه روز ۳۱ شهریور داشت، روز مراسم، خود شخصا در جایگاه قرار گرفت و اعتقاد داشت باید نیروهای پدافند به خوبی به وظیفه‌شان عمل کنند و در انظار عمومی درخشش داشته باشد.
گلوله از پشت به آن شهید گرانقدر اصابت کرده بود و با عبور از ناحیه قلب باعث شهادتش شد.

 

 

یکی دیگر از همکاران آن شهید گرانقدر و حاضر در صحنه می‌گوید:
تروریست‌ها بعد از اینکه نتوانستند از لایه‌های امنیتی عبور کنند و مسئولان حاضر در جایگاه را هدف قرار بدهند، به صورت وحشیانه و با شقاوت تمام و بدون هدف، به سمت مردم تیر اندازی کردند.
وقتی صدای تیر آمد بسیاری از افراد روی زمین دراز کشیدند، بار اول سمت شهید افچنگی رفتم و صدایش کردم: «حاجی چطوری»؟ دیدم صدایی نیامد.
بعد از چند لحظه مجددا سمت او سینه‌خیز رفتم و وقتی دیدم صدایی نیامد، در حالی که با صورت روی زمین افتاده بود، صورتش را از روی زمین بلند کردم؛ دیدم دهانش خونین و پشتش خونی شده است؛ بلافاصله از جایگاه او را پایین آوردیم و سوار آمبولانس کردیم و به بیمارستان منتقل شد.
گلوله در همان دقایق اولیه تیراندازی از سمت کتف او اصابت کرده و به قلب خورده بود.
ایشان فردی متواضع و فروتن، مردم‌دار بود و ارتباط عاطفی خیلی خوبی با مجموعه خودش و با بقیه مردم داشت.
 
و چقدر زیبا رهبر فرزانه‌ انقلاب فرمود: *«جان انسان در نهایت از بین خواهد رفت اما کار شهدا، کاری بسیار باارزش و زیرکانه است که با شهادت یعنی یک مرگ تاجرانه و حسابگرانه، در یک معامله پرسود جان از بین‌رفتنی خود را با خداوند معامله می‌کنند و در ازای آن، پاداش بهشت را می‌گیرند".*

 

 

پیام تسلیت آیت‌الله‌خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تسلیت به خانواده شهدای این حادثه تلخ به این شرح است:
*بسمه‌تعالی
"حادثه‌ی تلخ و تأسف‌بار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریست‌های مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسی‌القلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش می‌گشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر می‌زنند. دل‌های پرکینه‌ی آنان نمی‌تواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند.

جنایت این‌ها ادامه‌ی توطئه‌ی دولت‌های دست‌نشانده‌ی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ی دشمنی‌ها فائق خواهد آمد.
اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانواده‌های این شهیدان عزیز عرض می‌کنم و صبر و سکینه‌ی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت می‌نمایم. دستگاه‌های مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت دنباله‌های این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ی مقتدر قضائی کشور بسپارند.
 
سیّدعلی خامنه‌ای"*

 

مراسم تشییع باشکوه روحانی شهید محمد افچنگی در بارگاه رضوی علیه‌السلام

 

شهید محمد افچنگی به روایت تصاویر🎞

 

شهادت اتفاقی نیست...

رهرو شهدا باشیم صلوات

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی