جانباز شهید محمد علی کلهر
حرف دل:
لعنت بر این زمانه!
لعنت بر این تاریخ، که مرا قرنها از تو دور نگه داشته است! هرچه تقلا میکنم هم مرا به بالینت راهی نیست.
ماندهام این درد بیدرمان دلتنگی را کجا فریاد بزنم وقتی فقط تو، علاج قلب سوختهام هستی!
یتیم شدم بابا. امروز یتیم شدم. زمانه نگذاشت دردهایی که سالها در سینه محبوس نگاه داشته بودی و تنها چاههای مدینه لایق شنیدنش بودند را تسکین باشم.
نگذاشت در این دقایق آخر، عرق از چهرهی زرد و رنجورت بزدایم.
دلتنگم بابا. دلتنگم به وسعت صدها سال دوری.
اما چه کنم که این درد بیدرمان را باید تا لحظه مرگ با خود بکشم. تا لحظه دیدار.
بابا امروز کسی را پیدا کردم که خیلی شبیه تو بود. نامش نام تو بود و راهش راه تو و دخترش همنام زینب تو. خسته از سالها جراحتی که از جنگ تحمیلی به تن داشت بر بستر بیماری افتاده بود. دخترش مرا به بالین او دعوت کرد. بالینی که سالهاست جماعتی را در بهت از دست دادن صاحبش عزادار کرده است.
من هم کنار بسترش نشستم. با دلنوشتهها و خاطرات زینبش همراه شدم. گریستم و گریستم تا داغی را که با از دست دادن تو، به قلبم چنگ انداخته را خنک کنم. بوی تو را استشمام میکردم وقتی دقایق آخر حیات زمینیاش را شاهد بودم.
بهترین بابای دنیا!
تا هستم به خاطر همه پدرانگیهایت مدیون توام.
نام و نام خانوادگی: *محمدعلی(علیاصغر) کلهر*
تولد: ۱۳۳۳/۶/۴، قم.
مجروحیت: ۱۳۶۱، فکه.
شهادت: ۱۳۸۸/۴/۲۳، تهران.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه۲۷، ردیف ۶۴، شماره ۱