شهید مهدی نوروزی
🖇
بعضی شهدا را هرچقدر میخواهی داخل اسامی سیشهید بگنجانی به هر طریق و بهانهای قسمت نمیشود که نمیشود!
به خودت میآیی میبینی چندین سال گذشته و باز هم رخصتی دست نداده است.
شهید «مهدی نوروزی» هم از آن جمله شهداست! هربار جای خودش را به شهیدی دیگر داده و در انتظارمان گذاشته است تا بالاخره امسال در این روز افتخار همراهیمان بدهد.
شاید فلسفه این رزق این بوده که همین حالا بفهمیم، بیآنکه دخالتی داشتهایم، چهاردهمین روز از چهاردهمین سال فعالیتمان، قرعه به نام کسی افتاده که نامش «مهدی» است.
ما هم به پاس عطای این فرصت و مجال کمنظیر، ثواب کارهای نیکمان را به نیت تعجیل در فرج منتقم خون شهدا، به روح بلند و ملکوتیاش پیشکش میکنیم.
🕊
نام و نام خانوادگی شهید: مهدی نوروزی
تولد: ۱۳۶۱/۳/۱۵، کرمانشاه.
شهادت: ۱۳۹۳/۱۰/۲۰، العوینات، عراق.
گلزار شهید: گلزار شهدای کرمانشاه.
🌷
🕊
📚شیر سامرا
«بعد از شهادت پدرش، مادر هرگز مانع رفتن آقا مهدی نشد...»
مریم خانم چادرش را محکمتر گرفت. محمدهادی کلافه شده بود و دائم در بغلش تکان میخورد. مریم خانم بچه را بغل مادر شوهرش داد و با بغض ادامه داد: «من هم هرگز مانع رفتن آقا مهدی نشدم!»
بغضش را قورت داد و گفت: «درد واژهی کوچکی است برای از دست دادن او. اما ما زندهایم تا عاشورا زنده بماند. شهادت سنت مردان خداست. همسرم پرچم حقانیت انقلابی بود که فتنهی ۸۸ ناجوانمردانه از پشت به او خنجر زد و دشمنش در سامرا و حلب و بیروت و وین از رو برایش شمشیر کشید تا از پا بیفتد، اما هرگز از پا نیفتاد و از یک خط مقدم به خط مقدم دیگری میرفت.»
محمدهادی آرام در آغوش مادربزرگ خوابیده بود. عکس آقا مهدی در قاب، لبخند میزد. مریم خانم با صدای لرزان اما محکم ادامه داد: «واژهی پهلوان گنجایش شخصیت او را نداشت. او هرگز نمیمیرد. رودیست جاری؛ شهید هرگز متوقف نمیشود. خدایا عاقبت پسرم را هم ختم به شهادت کن...»
همهی حضار در سالن، ایستاده کف میزدند...
✍🏻عاطفه قاسمی ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
🎙با صدای: مریم شهرامپور
🎞تدوین: زهرا فرحپور
🌷
🕊
«شهید مهدی نوروزی» نخستین شهید مدافع حرم استان کرمانشاه، در ۱۵ خرداد سال ۱۳۶۱ در کرمانشاه متولد شد.
از همان کودکی عاشق نبرد با دشمن بود تا جایی که سال ۶۷ در زمان «عملیات مرصاد» به صورت مخفیانه و پشت وانت داییاش به جبهه رفت.
علاقهی او به نظام و انقلاب و روحیه جهادیاش در سال ۷۲، او را به پایگاه شهید تیموری کرمانشاه کشاند و به عضویت بسیج درآورد تا جهاد در راه خدا را از همان نوجوانی آغاز کند.
سال ۷۹ بود که به خدمت سربازی اعزام شد. او در دوران سربازی محموله ۸۰۰ کیلوگرمی مواد مخدر را کشف کرد و در همان درگیری جانباز شد.
پس از اتمام خدمت، راننده سفیر ایران در عراق شده و همان سال جهت استخدام در نیروی انتظامی به ایران بازگشت.
مدتی بعد به سیستان و بلوچستان رفت و یکی از سرکردگان عبدالمالک ریگی را که اتوبوس پرسنل پاسداران را منفجر کرده بود دستگیر کرد.
حضور بدون نقاب او در ۲۸ بهمن سال ۸۵ در مراسم اعدام «نصرالله شنبهزهی» عامل بمبگذاری اتوبوس سپاه در زاهدان، و از عوامل تروریستی گروه ریگی، همان اتفاقی بود که متعاقباً عبدالمالک ریگی برای سرش جایزه گذاشت.
🌷
🕊
سفر کربلا سرآغاز دفاع از حرم
۲۳ خرداد سال ۹۳ بود که با سفر زیارتی ۲ روزه به کربلا و سپس سفر ۲۱ روزه جهادی در سامرا، مسیر تازهای را برای مجاهدت یافت و در این سفر توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به فرماندهی عملیات ویژه سامرا منصوب شد و در ۱۲ آبان همان سال، ۲۸ روز به سامرا برای جهاد با داعش اعزام گردید.
شجاعت و دلیریهای مثالزدنی مهدی، دلیلی شد تا او را با نام «شیر سامرا» بشناسند.
در عملیاتهایی که در سامرا و نواحی آن انجام میشد، هرجا نیروها زیر فشار قرار میگرفتند و به تنگنا میرسیدند، از تیم عملیات ویژه میخواستند تا با نیروهایش به کمک آنها برود و غائله را ختم کند. مهدی، خطشکن بود. همیشه در وسط میدان معرکه بود و سرانجام در تاریخ ۲۰ دی ماه سال ۹۳ و در دفاع از حرمین عسکریین در العوینات در ۴۰ کیلومتری سامرا توسط گروهک تروریستی داعش به شهادت رسید.
پیکر این شهید مدافع حرم، پس از طواف در حرم امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام به ایران منتقل شد و در ۲۴ دی ماه ۹۳ با استقبال با شکوه مردم شهیدپرور دروازه نجف و راه کربلا در کرمانشاه تشییع، و در مزار شهدای کرمانشاه، در خاک آرمید.
🌷
🕊شهید مهدی نوروزی می گفت: "اگر حضرت آقا یا نماینده ایشان امر کنند که:"برو رفتگر محله باش، نظام به جارو کردن نیاز دارد"، من می روم"
مطیع امر ولایت بود.🌷
🕊
شهید سرافراز مهدی نوروزی از زبان مادرش سرکار خانم فاطمه بهشتی🎤
پسرم همیشه پشتیبان و گوش به فرمان ولیفقیه و عاشق رهبر معظم انقلاب بود.
مهدی همیشه به نماز اولوقت توجه داشت. عاشق شهدا و راه شهیدان بود و تکریم خانواده شهید برایش اهمیت زیادی داشت.
به هیچ عنوان ترس به دلش راه نمیداد؛ به دل خطر میرفت و در راه انقلاب و اسلام با هیچکس تعارف نداشت. در یکی از مأموریتها، با شجاعت بدون پوشاندن صورتش، طناب دار را بر گردن شرور شرق کشور انداخت.
او در کارهای منزل همیشه کمک میکرد و نظم و انضباط برایش بسیار اهمیت داشت.
🌷
🕊
مریم عظیمی همسر شهید🎤
در بهترین لحظات عمرم از زمان عقد تا به آغوش گرفتن تنها فرزندم، بنا به خواسته همسرم همواره برای شهادت او دعا میکردم. آخرین دیدار ما در بازگشت از سفر کربلا و کاظمین بود. هنگام بازگشت از کاظمین تا رسیدن به مرز مهران، شهید نوروزی وصایای خود را به من میگفت و چون با ناراحتی من روبهرو میشد، میگفت: «گفتن وصیت عمر انسان را زیاد میکند.»
همسرم نسبت به تربیت تنها فرزندم محمدهادی و نگهداری مادرش بسیار سفارش میکرد. زندگی ۳۲ماهه ما ثمره یک زندگی ۲۰ ساله باکیفیت را داشت.
🌷
🕊
مادر شهید🎤
شب شهادت مهدی خیلی بیقرار و ناراحت بودم. خودم به خودم دلداری میدادم. صبح که بیدار شدم تماسهایی با خانه گرفته شد که بیشتر من را نگران کرد.
من از لحن حرف زدن دوستانش فهمیدم که مهدی شهید شده. اصلاً احتمال مجروحیت هم ندادم چون میدانستم مهدی را کسی نمیتواند مجروح کند. آنها کوچکتر از این بودند که «شیر سامرا» را زخمی کرده یا اسیر کنند.
تنها چیزی که به ذهنم رسید شهادت مهدی بود. به او زنگ زدم دیدم رد تماس میزنند. سراغ شوهر خواهرم رفتم؛ دیدم کوچه پر از جمعیت است. پرسیدم: «مهدی شهید شده؟!» گریه کردند و من همانجا سجده شکر کردم از اینکه پسرم به آرزویش رسیده است.
مهدی برای من عزیز بود. من خیلی به مهدی احتیاج داشتم؛ اما او در راه رضای خدا شهید شد و من به رضای خدا راضیام.
خدا را شکر که روسفید شدم نزد امام حسین(ع).
مهدی در خونش غلطید و این دعایی بود که من همیشه برایش داشتم.
به گفتهی دوستانش یکی از تیراندازان داعش بهسمت او شلیک کرده و او تا دقایقی نفس میکشیده اما بهدلیل اینکه دیر به عقب آورده شده به شهادت رسیده است.
کسانی که بههنگام زخمی شدن و البته در لحظاتی که ایشان آماده شهادت بود، بالای سرش بودهاند میگویند: شهید دائم زیرلب ذکر «لبیک یا حسین» داشت.
🌷
در این ویدیو «شهید مهدی نوروزی» چند صباحی قبل از شهادتش در سامرا، تنها فرزند و کودک شیرخواره خود «محمدهادی نوروزی» را در آغوش گرفته و وصیت خود با او را میان خانواده و مقابل دوربین بیان میکند. 📹
🌷
🕊
همسر سردار شهید مرتضیحسینپور در گفتوگو با سیروز سیشهید🎤
«شهید مهدی نوروزی» از نیروهای مرتضی بود. به مهدی لقب «شیرسامرا» داده بودند. مرتضی میگفت: «مهدی خیلی شوق شهادت را داشت. من او را چند دقیقهای در یک اتاق حبس کردم و به مهدی گفتم تا فکر شهادت از مخت بیرون نرود نمیگذارم جلو بروی.» به شهید نوروزی گفته بود: «هر فرماندهای ۱۰ تا نیرو مثل تو داشته باشد فاتح آن میدان است.»
شهید نوروزی شجاعت بینظیری داشت. همسرم وقتی خبر شهادت آقامهدی را شنید گفت: «حیف است برای یک فرمانده که چنین نیرویی را از دست بدهد و خوش به حال او که رفت. کاش من ۱۰ تا نیرو مثل ایشان داشتم.»
🌷
دانلود و خرید کتاب "دیدار پس از غروب" نوشته منصوره قنادیان
مستند برادران [فیلم کامل]- شهید مهدی نوروزی
هوای شهادت به سر داشتی
در این راه عزم سفر داشتی
چه در میهن خود چه در سامرا
چو شیران شرزه جگر داشتی
✍🏻ملیحه بلندیان ۱۴۰۳/۱/۶
🌷🕊