امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !
شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ق.ظ

شهید غلامحسین توسلی

🚢💥
نام و نام خانوادگی شهید: غلامحسین توسلی
تولد: ۱۳۴۴/۱۱/۱۴، روستای بحیری، توابع خورموج، استان بوشهر.
شهادت: ۱۳۶۶/۷/۱۶، ده مایلی ساحل جزیره فارسی، خلیج فارس.
گلزار شهید: جاویدالاثر🌹
یادمان شهید: گلزار شهدای خورموج.
🕊

🚢💥

📚 *زیارتگاهی پر از ماهی*

آخرین شبی بود که غلامحسین خانه بود. من برای شام، برنج و ماهی سرخ شده درست کرده بودم. غلامحسین بچه‌ام، با غذایش بازی می‌کرد. چند وقتی بود که آرام و قرار از وجودش رخت بسته بود. سعی می‌کرد خودش را آرام نشان دهد؛ ولی من که مادرش بودم می‌دانستم در دلش غوغاست.
از وقتی که شنیده بود فرماندهان سپاه، قضیه عبور آزاد ناوهای جنگی آمریکا را به امام گفته و ایشان هم گفته: «اگر من بودم، می‌زدم!»، دیگر یک جا آرام و قرار نداشت. همین یک حرف امام، برایش کافی بود که تصمیم بگیرد خلیج‌فارس را برای آمریکایی‌ها ناامن کند.
⚜️
_ بخور مادر، شامت از دهن افتاد.
_ چشم دا!
اولین لقمه را که آماده خوردن کرد، شنیدم زیر لبش گفت: «ای ماهی‌ها! امشب من شما را می‌خورم و فردا شما من را!»
هی پسرم!
شنیدم یک تنه جلوی آمریکایی‌ها ایستاد و آن نامردها هم با موشک مستقیم او را زدند. هیچی هم از او نیاوردند.
نه که همیشه به همه خیر می‌رساند، دست آخر به ماهی‌ها هم غذا رساند!
دیگر از آن روز هیچ وقت ماهی نمی‌خورم. همان روزی که خلیج برایم زیارتگاه شد.

✍🏻 *الهه قهرمانی* ۱۴۰۰/۱۲/۲۳ @e.gh.6097
👩🏻‍💻طراح کلیپ: مطهره سادات میرکاظمی
💻تدوین و صداگذاری: زهرا فرح‌پور @z_farahpour
🎙با صدای: معصومه صفری @yektasafari67
🕊

🚢💥
💢غلامحسین توسّلی در چهاردهم بهمن ۱۳۴۴ در خانواده‌ای متدین و پرهیزکار در روستای بحیری خورموج بوشهر به دنیا آمد. آخرین و ششمین فرزند خانواده بود.

⭕️بسیار پرجنب و جوش بود و بهره بالایی از هوش و کیاست داشت. تحت تربیت خانوادگی درست، اخلاقش منطبق بر آموزه‌های اسلامی، ساخته و پرداخته شد.

💢تحصیلات ابتدایی را در شهریورماه سال ۱۳۵۸، به پایان رساند. به دلیل عدم وجود مدرسه راهنمایی در روستا ناگزیر شد جهت ادامه تحصیل، به شهر برود. به مدت دو سال، اول و دوم راهنمایی را با رفت و آمدِ روزانه از روستا تا شهر با فقر شدید مالی گذراند. اما به دلیل عدم توانایی در تأمین مخارج تحصیل و مشکلات رفت و آمد با وجود علاقه زیاد به علم‌آموزی به ناچار ترک تحصیل کرد و در کار کشاورزی به کمک پدر شتافت تا بتواند او را در تأمین معیشت زندگی، به نحو مؤثّری یاری رساند.

⭕️در این هنگام با اینکه او نوجوانی شانزده ساله بود اما وقایع زمان خود به خصوص پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را به خوبی دنبال می‌کرد؛ به همین خاطر عزم جبهه کرد. پس از طی یک دوره آموزش ۲۸ روزه، عازم جبهه و مناطق عملیاتی شد و به عنوان تک‌تیرانداز در عملیات فتح‌المبین شرکت نمود.

💢 پس از آن وارد نهاد مقدّس سپاه شد. اینبار در جزیره مجنون، دوشادوش پاسداران اسلام با دشمنان جنگید.
در این هنگام نیروی دریایی سپاه در حال شکل‌گیری بود. او مقارن با تشکیل این نیرو، جهت گذراندن آموزش‌های ویژه مبارزه با قاچاقچیان، به جزایر شمالی خلیج‌فارس و بندرعبّاس اعزام شد و مدتی نیز در آنجا به خدمت پرداخت.
🕊

🚢⚡️
⭕️او با نهادهای انقلابی از جمله کمیته و جهاد سازندگی نیز همکاری می‌کرد و در پست‌هایی که به او محول می‌شد خوش می‌درخشید.
در همین حین آموزش‌های لازم را در زمینه قایقرانی فرا گرفت. تجربیاتی که بعدها در نبرد دلاورمردانه‌اش با آمریکای جنایتکار در خلیج فارس، به خوبی از آن بهره برد.

💢چند ماه بعد به عنوان فرمانده گروهان در محور عملیاتی دریاچه نمک، در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و به محاصره نیروهای عراقی درآمد و تا سرحد شهادت پیش رفت؛ اما با رشادت و مردانگی تمام، موفّق شد محاصره دشمن را شکسته و خود را نجات دهد.

⭕️غلامحسین توسّلی، در عرصه جنگ‌های دریایی حالا دیگر به تجربیات ارزنده‌ای دست یافته بود؛ او به عنوان مربّی، در موضوعاتی چون تاکتیک‌های نظامی، تخریب، نقشه‌خوانی و قطب‌نما، به آموزش نیروها می‌پرداخت و به آنان اصول و مبانی یک جنگ دریایی را می‌آموخت.

💢در عملیات کربلای ۴ با شجاعت و جسارت تمام توانست تانک‌های دشمن را منهدم و تجمعات آنان را تار و مار کند؛ اما در همین عملیات بر اثر ترکش خمپاره دچار موج انفجار شد و با جراحت بسیار به بیمارستان اهواز برگشت. پس از بهبودی نسبی دوباره راهی جبهه شد.

⭕️پس از آن به ناو گروه ۲۱ رعد پیوست و در کنار سردار شهید نادر مهدوی قرار گرفت. او همواره در کنار نادر مهدوی بود و به عنوان مسئول موتوری انجام وظیفه می‌کرد. رسته‌اش مکانیک بود اما معمولاً در امر سکان‌داری قایق‌‌ها هم فعالیت می‌کرد.
 در جریان انفجار نفت‌کش کویتی بریجتون، از هم‌رزمان و همراهان سردار نادر مهدوی بود و پس از این رخداد بود که به زیارت امام امّت(ره) نائل آمد.
🕊

🚢💥
💢شهید توسلی در شامگاه روز ۱۳۶۶/۷/۱۶ که به عنوان مسئول موتوری ناوچه طارق و به فرماندهی سردار شهید نادر مهدوی در عملیات مقابله به مثل با متجاوزان آمریکایی شرکت کرده بود، پس از حدود پانزده دقیقه نبرد جانانه، هدف اصابت موشک شلیک شده از بالگردهای آمریکایی قرار گرفت. جسم پاک و مطهرش به ابدیت دریا پیوست و روح بی‌قرار و متلاطمش در جوار قرب الهی آرام گرفت.
 شهید غلامحسین توسلی و همرزمانش نادر مهدوی، بیژن گرد، خداداد آبسالان، نصرالله شفیعی، مجید مبارکی، مهدی محمدیها در آنشب، حماسه‌ای در خلیج‌فارس آفریدند که ابهت آمریکا که خود را ابرقدرت می‌دانست، در خلیج‌فارس غرق شد.

در تشییع پیکر سردار شهید نادر مهدوی، لباس پاسداری شهید توسلی به عنوان یادگار جسمِ به ابدیت‌پیوسته‌اش در مزاری نمادین، به خاک سپرده شد.

روحش شاد؛ یادش گرامی و راهش پررهرو باد.🌹
🕊

به بهانه روز ملی خلیج فارس، با ذکر صلواتی یاد شهدای گرانقدر خلیج فارس را گرامی می‌داریم.💐

🚢💥
🍀غلامحسین بسیار خوش‌رو، خوش‌صحبت و شیرین‌زبان بود. کسی از مصاحبت با او سیر نمی‌شد. در رفتارش ذرّه‌ای کبر و خودبزرگ‌بینی دیده نمی‌شد.
شوخ‌طبعی‌اش جذّابیت خاصی به خلق و خوی او بخشیده بود. البته شوخ‌طبعی او، همراه و توأمان با متانت بود. حساب‌شده مزاح می‌کرد و سعی داشت از این طریق، گرفتگی و کدورت را از روابط خود با دیگران از بین ببرد.
بزرگ‌منش بود و با سعه صدر به همه اعم از کوچک و بزرگ، احترام می‌گذاشت و با آنان گرم می‌گرفت.
هیچ‌کس را از خود آزرده نمی‌ساخت اما در امور دینی و انقلابی، قاطع بود. بسیار صبور و پرحوصله بود و خستگی ناشی از کار، او را از تداوم راه و هدف، ملول و دلسرد نمی‌کرد.
هیچ ادعایی نداشت و با تمام وجود، کارش را به بهترین شکل انجام می‌داد.

🍀به خواندن نماز اول وقت، بسیار مقیّد بود. این خصلتِ شهید، آن‌چنان بارز بود که به خاطر آن، نزد خانواده، دوستان و همکاران، زبانزد شده بود. با اینکه در کسوت پاسدارِ رسمی، مشغولیت‌های فراوانی داشت اما موقع فرا رسیدن وقت نماز، دست از هر کار و فعالیتی می‌کشید و با روحیه‌ای شادمان و بشّاش، به نماز می‌پرداخت.

🍀در کارهای عام‌المنفعه نیز حضور پررنگی داشت. با مشاهده مشکل بزرگ کم‌آبی در روستای خود، مبادرت به احداث یک باب آب‌انبار نمود که هنوز، به عنوان باقیات‌الصّالحات از او به یادگار مانده است.
از دیگر اقدامات مهم او، راه‌اندازی کتابخانه مسجد روستا بود.
🕊

🚢💥
🍀در مواقع تشییع شهدا، بیشترین مشارکت را در غسل و تدفین آنها انجام می‌داد. زمان شهادت دوست صمیمی‌اش شهید غلامحسین قامشی‌پور، در حالی‌که هنوز والدینش از شهادت او اطلاعی نداشتند، به تنهایی و در غمی جانسوز مقدمات تشییع و بزرگداشت رفیق شهیدش را فراهم کرد.

🍀اهل ورزش بود و در تیم فوتبال روستا عضویت داشت. گرمی و صفا و شوخ‌طبعی‌اش هیجان خاصی به فضای بازی می‌بخشید طوری که همه دوست داشتند در کنار او بازی کنند.

🍀در تمام مراسمات انقلابی و مذهبی حاضر می‌شد و شرکت در آنها را بر خود، واجب می‌دانست.
مادر شهید در خصوص حضور او در برنامه‌های مذهبی می‌گفت: «فرزندم، از محبان و دوستداران اهلبیت علیهم‌السلام بود. سابقاً در روستای ما مسجدی وجود نداشت که در آن مراسم عزاداری برای اهلبیت برگزار شود؛ اما غلامحسین در ایام محرم و صفر به طور مرتب به روستاهای همجوار می‌رفت و در دستجات عزاداری حضور پیدا می‌کرد.»
🕊

🚢💥
🍀 در شرایط جنگی نفس‌گیر جبهه، ذرّه‌ای هراس در دلش ایجاد نمی‌شد. یکی از هم‌رزمان شهید در عملیات بدر، نقل می‌کند که در این عملیات، شهید توسّلی قایقران بود و هجده سال داشت. او به تنهایی و در دل شب، در بین نهرها در حالی‌که در نزدیکی دشمن بود و هر آن، احتمال می‌رفت که دشمن او را بزند، با قایق حرکت می‌کرد و به نیروهای مستقر در خط مقدم، کمک می‌رساند.


🍀شهید غلامحسین توسلی تمام زندگی خود را وقف خدمت به انقلاب، امام و ارزش‌های انقلاب کرد. حضرت امام (رحمةالله تعالی علیه) را به عنوان الگو و مراد خود می‌دانست و سمت و سوی زندگی خود را متناسب با منویّات آن بزرگوار تنظیم می‌کرد.
از مهم‌ترین معیارهای دوستی و رفاقتش با افراد، میزان وفاداری آنان به امام و انقلاب بود و از کسانی که میانه درستی با انقلاب اسلامی و ارزش‌ها و آرمان‌های والای آن نداشتند، دوری می‌کرد.
🕊

روستای بحیری، خورموج بوشهر.
یادمان شهید غلامحسین توسلی در کنار مزار سردار شهید نادر مهدوی🌹🌹

غم مخور مادر، که شیرت خفته در دریای عشق
شیرمردی محکم و بی‌باک و بی‌پروای عشق
ناوها را با جسارت کرده او فرماندهی
سربلند او از رسیدن در ره والای عشق

✍🏻شاعر: فاطمه شعرا، ملیحه بلندیان ۱/۲/۱۰
🚢💥🕊️

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی