امامزادگان عشق

🇮🇷
نام و نام خانوادگی شهید: بهروز هراتی مقدم
تولد: ۱۳۶۸/۹/۲۳، هامون، استان سیستان و بلوچستان.
شهادت: ۱۳۹۹/۷/۹، سیرکان، سراوان، استان سیستان و بلوچستان.
گلزار شهید: هامون، مزار شهدای روستای فیروزه‌ای.
🕊

🇮🇷
📚 یادگاری بهروز

خوش به حالت بهروز! چه راحت توانستی از ما دل بکنی و بروی!
اگر به چشم ندیده بودمت فکر می‌کردم اینجور آدم‌ها فقط توی فیلم‌ها پیدا می‌شوند!
منی که عشق را از نگاهت خوانده و با تک‌تک سلول‌هایم چشیده بودم بهتر از هرکس دیگری می‌دانستم توی دنیا احدی عزیزتر از من و الینا برایت وجود ندارد.
مانده‌ام چرا روزی که با ذوق تمام، وقتی وسایل تولد یک سالگی‌ الینا را از چند ماه قبل‌تر می‌خریدی معنی آن حرفت را نفهمیدم که گفتی: «بماند یادگاری برای دخترم!»
تو خودت می‌دانستی الینا که یک ساله بشود دیگر پیش ما نخواهی بود!
خوش به حالت بهروز! وابستگی‌هایت دست و پایت را نبست.
عشق به خداوند چنان در جانت رسوخ کرده بود که توانستی بین من و الینا و عشقبازی با خدا، عشق بزرگتر را انتخاب کنی!

بهروز جانم! امروز تولد دوسالگی الینا بود و پنجمین سالگرد ازدواجمان. یادت که نرفته؟! یادگاری‌هایت را امروز استفاده کردیم. کنار قاب عکست!
آه بهروز جانم! هرچند عمر بودنمان کنار تو خیلی کوتاه بود؛ ولی همین جور که از اسمت هم پیداست بهترین روزهای زندگی‌‌مان را با تو گذراندیم.
من و تنها دخترت با خاطره‌هایت زنده‌ایم و به امید دیدار دوباره‌ات خواهیم ماند.

✍🏻 رضوانه دقیقی ۱۴۰۰/۱۲/۲
👩🏻‍💻طراح کلیپ: مطهره میرکاظمی
💻تدوین: زهرا فرح‌پور @z_farahpour
🎙با صدای: رضوانه دقیقی @rezvan_daghighi
🕊

🇮🇷
🍁🍂بهروز متولد پاییز بود. در شهرستان هامون استان سیستان و بلوچستان به دنیا آمد. مقطع دبستان را در مدرسه شهید هراتی روستای فیروزه هامون گذراند و دوران راهنمایی را در مدرسه «محمدامین» ده کیخا به پایان رساند.
🌞در سال ۸۶ در رشته جوشکاری با سطح خیلی خوب از هنرستان شبانه‌روزی کار و دانش امام خمینی شهر بنجار از توابع زابل فارغ‌التحصیل شد.
🌿بهروز هراتی مقدم، فعالیت‌های بسیجش را از سال ۸۴ آغاز و در سال ۸۷ عضو فعال بسیج و عضو گردان عاشورا گردید. علاقه زیادی به شغل نظامی داشت و بعد از سختی‌های زیاد در مرزبانی استخدام شد.
❄️💍در دی ماه سال ۹۵ بعد از سپری شدن دو سال از دوران عقد ازدواج کرد که حاصل این عشق در سال ۹۸ به دنیا آمد. «الینا» اسم همان دختری است که شهید عاشقانه او را دوست داشت و هنگامه شهادتش ۸ ماه بیشتر نداشت.
🌹وی در حین کنترل و پایش نوار مرزی در سیرکان سراوان استان سیستان و بلوچستان، در ۸ مهرماه ۱۳۹۹ به مقام عالی شهادت دست یافت.
🕊

🇮🇷
همیشه قبل از اذان وضو می‌گرفت و به انتظار نماز می‌نشست. سجاده‌اش همیشه گوشه اتاق بود.
 آقا بهروز همیشه به یاری همسرش کارهای خیرخواهانه می‌کرد و کسی جز خودشان خبر نداشت. به شدت عاشق خانواده‌اش بود.
 متواضع و فروتن و در معرفت و مردمداری زبانزد همگان بود. شهید بزرگوار و همسرش گشاده‌رو بودند و درِ خانه‌شان به روی همه باز بود.
شهید اهل غیبت و دروغ نبود. اگر در مجلسی غیبت و تهمت بود تذکر می داد و بلند می‌شد که مبادا گوشش غیبت بنده بی‌گناهی را بشنود.
 شیک پوش بود.
 برای هر کاری از همسرش مشورت می‌گرفت. به والدین خود و همسرش احترام گذاشت. آنقدر عشقشان خالص بود که حاضر به ناراحتی همسرش نمی‌شد.
او رفقای زیادی داشت اما فقط با چند نفری که مثل خودش اهل معرفت و چشم و دل پاک بودند دست برادری داده بود.
 در آرزوی شهادت بود و به دوستانش می‌گفت: «میشه من شهید بشم؟ آیا لیاقت این مقام رو دارم؟!» و آخر هم به آرزویش رسید.
🕊

بارها می‌گفت: «من هر چه که دارم، زندگی ساده، عشق پاک و آنچه که از خداوند به دست آورده‌ام را از امام رضا دارم.»
 قرار بود به رسم همیشه با همسرشان به مشهد و  پابوسی آقا بروند اما قسمت نشد و در عوض به آرزوی دیرینه‌اش رسید و در ۹ مهرماه سال ۹۹ به دیدار معشوقش شتافت.

دلم براش تنگ شده خب بابامه
ولی از اون فقط یه عکس باهامه..‌.
🇮🇷🕊

🕊
شادی روح ملکوتی‌اش و آرامش قلب داغدار همسر محترم و نازدانه‌اش صلوات🌹

دلبر بابا منم دردانه بابا منم
قوت قلب و نشاط خانه بابا منم
خواب می‌بینم که بابا از سفر برگشته و
آنکه خندان است روی شانه بابا منم


شاعر: فاطمه شعرا
🇮🇷🕊️