امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !
سه شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۶:۲۴ ب.ظ

شهید ابوالفضل علی‌یاری

🌸
نام و نام خانوادگی شهید: ابوالفضل علی‌یاری
تولد: ۱۳۲۳/۵/۱، تهران
شهادت: ۱۳۵۹/۸/۱۶، جبهه طلائیه.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها، قطعه۲۴، ردیف۴۸، شماره۶.
🦋

🌸
📚 جامانده

از همه شور حسینی اربعین، فقط منم و این صفحه تلویزیون خانه و آن پیچ رادیوی ماشین که روی موج ۹۵/۵ مانده. تا به حال نه جمعیت زوّار اربعین حسینی به چشم دیده‌ام و نه حال و هوای زوّارش را درک کرده‌ام! صدای زنگ اعلان گوشی مرا از جا بلند می‌کند. دوستم پیام فرستاده. رفیق بامعرفتی است. هرجا می‌رود مرا هم با خود می‌برد! از مشایه برایم عکس تو را فرستاده. عکسی که قرار بوده روی کوله‌ام نصب کنم و به یاد تو قدم‌هایم را بشمارم. حسرتی که سالهاست در همان ابتدای جاده، از پاهای خسته زوّار حسین جا مانده است.
با نگاه به عکست ناخوداگاه اسمت را در مرورگر گوشی جستجو می‌کنم: «شهید ابوالفضل علی‌یاری»
 از تو که می‌خوانم همراه با آرزویت، دلگرم می‌شوم به زیارتی که مرا به آن دعوت کرده‌ای!
و نشانه آن، رباعی است که خودت سروده‌ای! همان که روی سنگ قبرت حک شده دل سوخته‌ام را خنک می‌کند!

«تفنگ‌هایمان را کنار علقمه چاتمه خواهیم زد
مرقد پاک شهیدان را بوسه خواهیم زد
قمقمه‌هایمان را از آب فرات پر نموده
و به یاد لب تشنه‌ی حسین سینه خواهیم زد »

صلّی‌ الله علیک یا ابا عبدالله✋

✍🏻 رضوانه دقیقی ۱۴۰۰/۱۱/۲۲
@rezvan_daghighi
طراح کلیپ: مطهره سادات میرکاظمی
تدوین: زهرا فرح‌پور @z_farahpour
🦋

🌸
🟠ابوالفضل علی‌یاری در اول مردادماه سال ۱۳۲۳ در تهران زاده شد. اولین فرزند خانواده بود. پدرش مدتی زندانبان نواب صفوی بود و نامه‌های او را مخفیانه به خانواده‌اش می‌رساند چون مخالف اقدامات رژیم پهلوی بود.
🟢ابوالفضل قبل از به پایان رساندن دوره متوسطه در ارتش استخدام شد و همانجا دیپلم گرفت. با اینکه خانواده چندان مذهبی نداشت اما با عشق فراوان، بارقه‌های دیانت را در وجود خود روشن نگه می‌داشت. پایبند به انجام واجبات و ترک محرمات بود طوری که در همان جوّ حاکم بر ارتش، مخفیانه نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت.
🔵او در مسجد حاج امجد خیابان خوش، حضوری دائمی داشت. امین مردم محل بود و به دلیل مهارتش در امور فنی، تمام کارهای مسجد را به عهده گرفته بود.
⚫️ساواک دورادور او را زیر نظر گرفته و مدام پیام‌های تهدیدآمیز برایش می‌فرستاد. اما او همه آنها را نادیده می‌گرفت. در تظاهرات شبانه با پوشاندن چهره‌اش به عنوان لیدر شعارگو شرکت می‌کرد و اصلا از این موضوع باکی نداشت. در مجالس سخنرانی حجج اسلام مطهری، کافی و دکتر شریعتی شرکت و با شهامت تمام اعلامیه‌ها و نوارهای امام خمینی را میان مردم منتشر می‌کرد.
🟣ثمره ازدواجش یک دختر و سه پسر بود که در مسائل روز جامعه، آنها را نیز با روشنگری همراه خود کرده بود. ناگفته نماند یکی از پسرهایش دو سال بعد از شهادت او به سرطان مغز استخوان مبتلا شد و چهار ماه بعد در یازده سالگی از دنیا رفت.
🟡بسیار اهل مطالعه بود. طوری که پس از به پایان رسیدن عمر شریفش، تمام کتاب‌هایش به کتابخانه مسجد جامع امام علی علیه‌السلام محله شهران تهران اهدا شد.
🟤او بعد از انقلاب اسلامی در ارتش باقی ماند و به خدمت خود به طریقی دیگر ادامه داد.
 ابوالفضل علی‌یاری در روز ۲۹ شهریور سال ۱۳۵۹ یعنی هنگام شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، همراه با خانواده در مشهد بود. همان روز با شنیدن این خبر بلافاصله خودش را به تهران رساند چرا که اعتقاد داشت این جنگ کار بنی‌صدر است که قصد دارد ایران را دو دستی تقدیم اجانب کند؛ به همین خاطر عزم خود را برای رفتن به جبهه جزم کرد. باید از ملیت و هویت و شرف نظام و کشورش دفاع می‌کرد چون در غیر این صورت بی‌تردید صدام دو روزه تهران را می‌گرفت.
به دلیل اینکه مسئول عقیدتی سیاسی ستاد مشترک ارتش بود رئیس ستاد اجازه نداد که به جبهه اعزام شود؛ اما او نتوانست دل بی‌قرارش را آرام کند.
🔴بالاخره درست یک هفته بعد از شروع جنگ، یعنی روز ۷ مهر با لشگر ۲۲ حمزه خود را به جبهه جنوب رساند و حدود ۴۰ روز بعد در شانزدهم آبان ماه، در منطقه طلائیه، کنار رود کرخه، هنگام رانندگی ماشین مهمات، بر اثر اصابت ترکش به لقاءالله پیوست.
مزار او در بهشت زهرای تهران، مأمن آرامش خانواده و زیارتگاه اهل یقین است.
روحش شاد و نام و خاطره‌اش در یادها همواره جاوید باد.🌹

🦋

🌸
...من خود شاهد حضور حضرت ولیعصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در تمام جبهه‌های اسلام می‌باشم که به سربازان جان برکف قرآن کمک می‌کند.
اگر آقا امام زمان در این جنگ به ما کمک نمی‌کرد این جنگ وحشتناک می‌رفت که ایران عزیز ما را به دامن شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار بیندازد. اما همه جا خدا یاور ملت مظلوم ایران بوده است.

برشی از نامه شهید برای همسرش زهرا خانم 📝
🦋

چه نکو که آخر ای جان، تو به کربلا رسیدی
و به خدمت حسین (ع) و شه باوفا رسیدی
درِ باغ جنت از شوق، گشوده شد برویت
نظری کن آن دمی که به خود خدا رسیدی

شاعر: فاطمه شعرا
🌸🦋

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی