امامزادگان عشق

بگذار اغیار درنیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می کند و سرِ ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی شناسد.بگذار اغیار هرگز درنیابند.چه روزگار شگفتی !
يكشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۱، ۰۶:۴۴ ق.ظ

شهیدان محمدجواد و حمیدرضا طهرانی‌پور

🌸
نام و نام خانوادگی شهید: محمدجواد طهرانی‌پور
تولد: ۱۳۴۴/۷/۳، تهران.
شهادت: ۱۳۶۶/۱/۵، سردشت.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها، قطعه ۲۹، ردیف ۹۸، شماره ۳.

🌺
نام و نام خانوادگی شهید: حمیدرضا طهرانی‌پور
تولد: ۱۳۴۸/۱۰/۱، تهران.
شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۶، سردشت.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها، قطعه ۲۹، ردیف ۹۸، شماره ۱.
🕊🕊

🌸🌺

📚 *سیزده روز بعد*

صدای جواد را از توی راه‌پله شنیدم. داشت مرا صدا می‌زد.
_خواهر جان! اینجایی؟!
_سلام داداش!
_سلام. آمده‌ام خداحافظی!
دلم یکهو لرزید. جلوتر رفتم تا ببوسمش. صورتم به صورتش نمی‌رسید. به ناچار زیر گلویش را بوسیدم.
گفت: «خواهر جان! نه من امام حسین هستم و نه شما حضرت زینب!»
گفتم: «نه جواد جان! قصدم این نبود. برو خدا به همراهت!»
بالاخره رفت. آن دیدار، آخرین دیدارمان شد و دیدار بعدی‌مان ماند به قیامت.
و درست در شب میلاد امام حسین علیه‌السلام همان جایی را که بوسیده بودم؛ شد جایگاه زخم گلویش؛ که در جنگ تن به تن با نیروهای اطلاعات عملیات بعثی، روی گردنش افتاده بود. پیکر آغشته به خونش، سه روز و سه شب در محل شهادتش روی زمین مانده بود.
باباحاجی که کاسب و آبرودار و از امنای مسجد محله دولت‌آباد بود جلوی تشییع‌کنندگان راه می‌رفت و به مردمی که برای تسلیت می‌آمدند می‌گفت: «امروز را به من تبریک بگویید!»

 شب هفتم جواد، حمید برادر دیگرم که خودش را از جبهه برای ختم او رسانده بود و با جان و دل، دیگ‌ها را می‌شست، گفت: «این‌ها را بگذارید همین‌جا کنار حیاط، به زودی لازم می‌شود!»
ولی کسی آن روز حرفش را جدی نگرفت.
حمیدرضا، پیک گردان بود. سیزده روز بعد، روز نیمه شعبان، گلوله قناصه به پهلویش نشست و به شهادت رسید.


✍🏻 *ملیحه بلندیان* ۱۴۰۰/۹/۲۲
🕊🕊

محمدجواد طهرانی‌پور در سوم مهر ۱۳۴۴ در تهران و در خانواده‌ای متدین و معتقد به دنیا آمد.
از ابتدا با دیگر فرزندان تفاوت داشت.
در مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام در محله دولت‌آباد فرمانده پایگاه بسیج بود. مربی آموزش نظامی و آشنا به فنون رزمی بود. در بسیاری از عملیات‌ها حضور مستمر داشت و بارها مجروح شد. هربار بعد از بهبودی به جبهه می‌رفت.
در فروردین ماه سال ۶۶ مصادف با سوم شعبان در حالی که مسئول تیم اطلاعات عملیات سردشت بود در درگیری تن به تن با نیروهای بعثی پس از مقاومت جانانه که منجر به نجات همرزمانش شد به فیض شهادت رسید.
🕊🕊

🌺
حمیدرضا طهرانی‌پور در اول دی ماه ۱۳۴۸ در خانواده‌ای متدین و در محله‌ی دولت‌آباد تهران به دنیا آمد.
حمیدرضا در آن زمان برادر شهیدش محمدجواد را الگو و سرلوحه خودش قرار داد و با وجود مخالفت اطرافیان به جبهه رفت. بعد از شهادت محمدجواد، به تهران مراجعه کرد و بعد از شب هفت او در نیمه شعبان همان سال درست سیزده روز بعد به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
 او در حالی که پیک گردان بود مورد اصابت گلوله مستقیم تک‌تیرانداز قرار گرفت و پس از چند ساعت در ارتفاعات سردشت به شهادت رسید.
🕊🕊

🌸

*وصیتنامه شهید محمدجواد طهرانی پور* 📝

سلام خدمت برادران بسیجی! عزیزان عاشقی که مردانه در تمامی مشکلات انقلاب دلسوز و برای پیشرفت انقلاب فداکاری‌های فراوانی کردند و زحمت‌های بسیاری را تحمل کرده و مردانه جلوی هرگونه توطئه دشمنان انقلاب را گرفته و شجاعانه با منافقان خارجی و داخلی نبرد نمودند و آنان را با یاری خداوند جبار به خاک ذلت کشاندند.

برادران عزیز بسیجی!
امید است که این سلام گرم مرا که از دلی سوزان برخاسته است پذیرا باشید و امیدوارم که در این مدتی که با هم بودیم اگر بدی و تندی از این حقیر دیدید مرا مورد عفو قرار دهید.

عزیزان بسیج!
مانند گذشته برای پیشرفت انقلاب کوشا باشید و نگذارید خون عزیزانی چون مختاری‌ها و نظری‌ها و بهشتی‌ها و دیگر شهدای عزیز بسیجیان پایمال شود و منافقان از خدا بی‌خبر دلشاد شوند.

دوش به دوش رهبر انقلاب پیش بروید و با هر مشکلی و هر ضد انقلابی چون سد آهنین برخورد کنید و تشکیلات ضدانقلاب را برهم بپاشید و مردانه و استوار برجای بمانید.📝
🕊🕊

از بهر وصال یار، بی‌تاب شدی
با زخم گلو شبیه ارباب شدی
مانند تو هم برادرت عاشق رفت
در راه خدا تو اسوه‌ای ناب شدی


✍🏻 ملیحه بلندیان
🌸🌺

نظرات (۱)

۱۶ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۳۰ محسن سلیمانی
سلام من همسایه شهیدان تهرانی پور بودم 6سال داشتم که. شاهد شهادت برادران تهرانی پور بودم چه فرشته های بودن روحشان شاد
پاسخ:
سلام علیکم


به به... همسایه حقی بر گردن آدم داره...پس خوش به سعادت شما که شهید دستگیرتونه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی