شهید مجتبی غلامی
نام و نام خانوادگی: مجتبی غلامی
تولد: 1345/04/28، تهران
شهادت: 1361/02/17 عملیات بیت المقدس، آزادسازی خرمشهر
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا(سلام الله علیها)، قطعه 26، ردیف 22، شماره 40
وی در نامه بعدی خود که عنوان وصیت نامه به خود گرفته است، چنین مینویسد:
پدر و مادر عزیز و مهربان!
شما اجر و مزد خود را گرفتید و از اینکه اجازه دادید من ناقابل به جبهه که لیاقت آن را نداشتم بروم، چون جبهه، جای کسانی است که واقعاً ایمان صددرصد قوی داشته باشند تا بتوانند زیر آن همه سختی و توپ و تانک و خمپاره و غیره طاقت بیاورند و به قول یکی از برادران بسیج که خداوند نگهدارش باشد میگفت جبهه واقعاً جای خودسازی است و من هم آمدهام تا اینجا ساخته شوم انشاءالله تا بتوانم گناه کمتر بکنم و امکان دارد در اینجا یعنی جبهه که جای خودسازی است به لطف خداوند سعادتی هم نصیب بعضی از برادران می گردد که من از خداوند بزرگ میخواهم که من را هم از این سعادت بهرهمند کند هرچند که میدانم لیاقت آن را ندارم ولی این را هم بگویم که من به جبهه نیامدهام که فقط شهید شوم بلکه به قول امام آمده ام که آن قدر بعثی وکافر بکشم و بعد به حول و قوت خداوند شهید شوم.
آری بعثی و کافرانی که از آمریکا و دیگر ابرقدرتهای ضد خلق و ضد اسلام دستور میگیرند و نمیخواهند اسلام پایدار بماند و از هر طریق که بتوانند ضربه میزنند گاهی از طریق عراق و گاهی از طریق ضد خلقان و منافقین در داخل و گاهی هم از طریق فرهنگ،
من یک نصیحت به تمام دانشآموزان و دانشجویان مکتبی و اسلامی دارم و آن اینکه آنها تا هر جا که میتوانند درسشان را بخوانند و به دانشگاه بروند و نگذارند که ضد خلقها و ضد اسلامیها وارد دانشگاه شوند و به وسیله درس خواندن ضربه به اسلام بزنند.
والسلام
مزار آقا مجتبی اکنون در بهشت زهرا سلامالله علیه تهران، در قطعه 26 ردیف 22 شماره 40 می باشد.
مجتبی از منظر خواهرش انسیه
شهید مجتبی غلامی بسیار شجاع و بیباک بود. در ایام پیروزی انقلاب باوجود سن کم (زیر 13 سال) در اجتماعات و تظاهرات شرکت، و برای پیروزی انقلاب تلاش می کرد.
در روزی که ژاندارمری وقت به دست مردم افتاد همه به داخل هجوم می بردند و مجتبی هم داخل شد و با جثه کوچک و سن کم، دوتا اسلحه ژ-سه و یک سرنیزه با خود آورد که به هنگام بالا آمدن از دیوار، فردی، دو اسلحه را به نیت کمک از او گرفته و فقط سرنیزه برایش مانده بود و آن را هم بعد از اعلام اینکه اسلحهها تحویل شوند،
تحویل کمیته انقلاب اسلامی وقت داد. در اولین اعزام، آقا مجتبی 15ساله به مناطق جنگی، با زیادی نیرو مواجه بودند و به آنها میگویند که فعلاً نیازی نیست باید برگردید.
ایشان بسیار ناراحت شده و خیلی اصرار می کند ولی با مخالفت روبرو می شود. نهایتاً پیشنهاد میکند برای رفتن روی مین مرا انتخاب کنید تا حداقل برای دفاع از وطنم کاری کرده باشم. ولی مسئولین توضیح میدهند و قانعش میکنند که نیازی نیست و شما جوانان باید برای مواقع ضروری برای حفظ اسلام باقی باشید.
شهید مجتبی غلامی بسیار شجاع و باغیرت بود. باوجود سن کم (15سال) بسیار به حجاب و دوری از نامحرم سفارش میکرد به گونهای که من که در آن زمان، کمتر از 9 سال سن داشتم، دائماً مورد سفارش قرار می گرفتم.
او در 17 اردیبهشت سال 61 در عملیات بیتالمقدس فیض شهادت نائل آمد.